پیامکی از دیار عشق...

  

                                             

ای شیعه ی ما!

بر شما باد آموختن قرآن و بسیار خواندن آن.

پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)

میزان الحکمه

                                                                 

خ.سیفی: یاس سپیدم بیا که با ظهورت آیه "والنهار اذا تجلی" تاویل گردد...

خ.نجفی: من از فاصله ی دنیاهامان نمی هراسم، ترس من از نبودن است آقا... از روزی که تو بیایی و من مثل همیشه نباشم...

"اگر بخواهیم او خواهد آمد" اللهم عجل لولیک الفرج"

پیامکی از دیار عشق...

خدایا !

 فاطمه (س) در این جهان تنها بود،پس تو انیس او باش..

 و از دشمنانت دوری گزید،پس تو با او مرتبط باش..

امام علی (ع) 

پیامکی از دیار عشق...

ای شیعه ی ما !

 بدترین گناه نپذیرفتن عذر است.

امام علی (ع)

                                                                                                "ک.غررالحکم" 

پیامکی از دیار عشق...

ای شیعه ی ما !

کینه کارهای نیک را از بین می برد.

امام علی (ع)

                                                                                                      "ک.غررالحکم"

پیامکی از دیار عشق...

ای اهل ایمان !

چه بسیار چیزی را ناگوار شمارید ، ولی خیرتان در آن بوده...

( سوره ی بقره، آیه ی ۲۱۶ )

پیامکی از دیار عشق...

ای شیعه ی ما !

دلت را به آنچه از دست رفته سرگرم نکن 

تا اندیشه ات را از آمادگی برای آینده باز نداری...

امام صادق (ع)

                                                                                                                                   اصول کافی،ج ۲

آغاز عهد...

 

 

نهم ربیع الاول،سالروز آغاز امامت آخرین مصلح آسمانی،

طاووس اهل بهشت بر دوستداران حضرتش

 مبارک باد.

باشد که چنین روزی را غنیمتی برای تجدید عهد با ولی نعمتمان قرار دهیم

ان شاالله.

پیوند آسمانی...

      

دیدم که به عرش شور و شوقی بر پاست
برپا گر این بزم شعف ذات خداست

  گفتم به خرد چه اتفاق افتاده
گفتا که عروسی علی و زهرا است

شور بی پایان

 ستاره های چشمک زن، ریسمان بسته اند آسمان کوچه هایی را که قرار است از امشب، مهربانی هایتان را در آنها قدم بزنید. کوچه هایی که هم قدم می شوند از امشب جاده های زندگی را با شما. دیوارهای مدینه کل می کشند پیوند خجسته ابر و باران را، دریا و موج را، رود و آبشار را و عشق و پرواز را که از امشب، پرندگی در نگاه های مهربانانه شما به اوج خواهد رسید.

صدای دست ابرها را که بر دف ماه می کوبند، نسیم در ردپایتان می ریزد تا خاک، لبخند بزند آرامش قدم های همراه و صمیمیتان را که زندگی را بر چشم های ناپیدای جاده های بی پایانش هم قدم شدید؛ آرام تر از صدای بال پرندگانی که بر ابرها راه می روند، شیرین تر از رودهایی که به دریا می ریزند. امشب، خانه ای محقر، آغوش گشوده رؤیای شیرین زندگی با ماه و خورشید را بی صبرانه دهان گشوده هلهله شادی فرشتگان را که پایکوبی نخلستان ها را به تماشا نشسته اند. خانه ای که آمدنتان را اسپند دود می کند تا دفع کند هر چه چشم شور را از این همه شور بی پایان برای آغاز؛ آغازی که پر از بوی لبخند پیامبر صلی الله علیه و آله است.

خانه، مشتاق ایستاده تا سلام کند لبخند شکرریز پیامبر صلی الله علیه و آله را که پیشاپیش شما قدم برمی دارد تا در بگشاید آغاز همسفریتان را تا هم شانه هم عشق را به سرانجام برسانید.

 

 

سالروزپيوند مقدس ومبارك حضرت علي عليه السلام
و حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليهامبارك باد

                                                                                                        

                                                                                                              کارگروه فرهنگی

غروب ستاره ی نهم...

غروب نهمین ستاره ی درخشان امامت و ولایت به پیشگاه مقدس امام عصر(ارواحنا فداه)و تمامی دوستداران حضرتش تسلیت باد.

*********

باد، هوهو کنان، خاکستر یتیمی پاشید بر تمام خانه‌های بغداد و خبر،زلزله خیز، تکان داد روزگار در خود فروپیچیده را.

اتفاقی شوم، سایه گسترانیده بر آسمان‌ها.

نمی دانم، شاید خورشید در پرده کسوف افتاده است!

گویا زمین، 25 سال بزرگواری را محروم شد!

گویا زمان، باید از این پس، حسرت به دل کرامت جاری جواد بماند!

انگار همین دیروز بود که خاک، عطر حضورش را نفس کشید و عالم، در سایه مهربانیِ «جواد الائمه» میهمان شد!

انگار همین دیروز بود که حضورش مایه آرامش زمین شد و وجودش، باعث دلگرمی «رضا»!

و امروز که دست‌های توطئه از آستین «ام الفضل» برآمده، زهر عصیان و نفاق چه بر سر قلب رئوفت آورد، امام جوانم؟!

تلخی کینه توزی روزگار را، جگر سوخته ات چگونه تاب آورد، امام جوانم؟!

رستاخیز داغت، کمر روزگار را خواهد شکست.

قیامت اندوهت، به آتش خواهد کشید دلها را.

هنوز، کاخ مأمون می‌لرزد از هیبت حیدری‌ات. هنوز اقیانوس «علم لدنی»ات، جرعه جرعه فرو می‌نشاند عطش جهل بشر را.

تو را می‌برند؛ بر شانه‌های فرشتگان.

کجاست دستان تسلی بخش، تا مرهم زخم‌های «هادی»ات باشند؟

بعد از تو چه کند «علی» در محاصره «معتصم»ها؟

جوان‌ترین حجت خدا! هر بار، با یاد ماجرای تو، پا به پای امام عصر عجل‌الله‌فرجه، تا همیشه روزگار، خون خواهم گریست.



خدمت در سیره و سخن امام جواد علیه السلام

1. بایدها و نبایدهای خدمت رسانی

اخلاص

شرط پذیرش هر عملی، از جمله خدمت به مردم، اخلاص است و مؤمن باید به انگیزه جلب رضایت الهی خدمتگزار عیال اللّه باشد و هرچه ناخالصی در عمل بیشتر باشد، درجه مطلوبیت آن هم پایین تر خواهد آمد. علاوه بر دخالت اخلاص در اصل عمل،از دیدگاه امام جواد علیه السلام در تداوم اعمال نیز باید اخلاص جاری باشد. چه بسا عملی که انجام آن با خلوص است، ولی عامل به آن بعد از عمل، آن را به ریا و ناخالصی آلوده و از درجه مقبولیت الهی ساقط می کند؛ لذا امام جواد علیه السلام فرمود: بقای بر عمل سخت تر از خود عمل است.» و آن گاه که پرسیدند بقای بر عمل یعنی چه؟ فرمود:مردی هدیه ای می دهد و برای خدای یگانه بی شریک انفاقی می کند، پس برایش به عنوان «عمل پنهانی» نوشته می شود. سپس او کارش را یادآوری می کند، در این وقت عنوان قبلی محو می شود و «عمل آشکار» برایش نوشته می شود. آن مرد دوباره عملش را یادآوری می کند پس عنوان قبلی محو می شود و برایش «عمل ریایی» نوشته می شود.»

پرهیز از اذیت

فرد خدمت رسان علاوه بر اخلاص، باید از هر نوع رفتاری که موجبات رنجش مددجو را فراهم آورد، پرهیز کند. همچنین باید به خاطر خدمت خود به یک مؤمن، به منت گذاری و یا اذیت دیگر مؤمنان هم نپردازد. حکایتی از امام جواد علیه السلام در این باره راهگشا است:...


 

ادامه نوشته

و زمین روییدن گرفت...

«والارض بعد ذلک دحاها؛ و زمین را بعد از آن (آفرینش آسمان و زمین) گسترش داد» ...

«ای خدایی که خانه کعبه را گسترانیدی و دانه را شکافتی و سختی را برطرف ساختی، از تو می خواهم در این روز از روزهایت که حق آن را بزرگ نمودی، هر گرفتاری و مشکلی را برطرف سازی».

 

يادت هست وقتي شبهاي قدر و ماه پر فيض رمضان را پشت سر گذاشتي، وقتي در طي روزمر گي هاي زندگي ، دوست داشتي كه مناسبتي بزرگ پيش بياد تا در سايه بزرگداشت آن به خودسازي و توبه و بازگشت دوباره به دامان پرمهر الهي بپردازي؟

 يادت هست صفحات تقويم را ورق مي زدي و احتمالا شنيده اي كه پس ازماه رمضان، در روز عرفه خود را به زلال جاري توبه مي توان شست... امروز نيز يكي از بزرگترين فرصت هايي است كه منتظرش بودي.

سلام بر دحوالارض، روزی که آسمان و زمین، برای آدمی آغوش می‌گشایند و نعمت‌هایشان را سوی او روانه می‌کنند.
روزی که قامت راست می‌کنیم و به دور دست می‌نگریم تا سواری سبزپوش ببینیم که می‌آید تا ما را برهاند و همه روزمان را دحوالارض قرار دهد. چرا كه  انتظار ظهور پر بركت يار سفر كرده از اين روز ميرود.

آری! قدسی شدن، تنها ویژه فرشتگان و آدمیان پرهیزکار نیست؛ آنجا که خواست خدا باشد، زمان و مکان و پدیده ‌های به ظاهر بی ‌جان نیز می‌توانند چهره ‌ای قدسی به خود گیرند و مورد تکریم و اهتمام فرشته‌ها و انسان‌ها واقع شوند.

 

ادامه نوشته

اخبار مجمع عمومی

سلام بر دوستان گرانقدر سنایی

خدا را شاکریم که در دوره ای نزدیک به ۴ ماه توانستیم گزیده ای از سیره ی پیامبر گرامی اسلام(صلّی الله  علیه و آله وسلم) را مورد بررسی و مطالعه قرار دهیم.

و اکنون در دوره ی دوم جلسات مجمع عمومی کانون مهدویت سنا قصد داریم تا از یار سفر کرده بگوییم و به حول و قوه ی الهی خواب غفلت را زدوده و سعی کنیم خود را در زمره ی منتظران دوست قرار دهیم و به همگان ثابت کنیم که ما ظهور را نزدیک می دانیم و برایش در راه تحققش تلاش می کنیم.

جلسه ی این هفته ی مجمع عمومی با موضوع انتظار شروعی در این راستا خواهد بود.

زمان:شنبه    ۸۸.۸.۱۶  ساعت: ۱۵-۱۳:۳۰  

  مکان:کلاس ۳۱۰ ساختمان پزشکی دانشگاه 

                                                                                                      مسئول وبلاگ   

 

 

شمس الشموس ...

 

به نام آفریدگار هشت!

سلام بر غریب الغربا،سلام بر معین الضعفا، سلام بر سالار هشت، در روز حلول هشت ،عجیب روزی، عجیب تاریخی و عجیب میلادی!مانده ام چه بگویم ،چه بگویم از تجلی هشت ،یا ضامن آهو!

امروز8/8/88 روز میلاد هشتمین خورشید تابناک امامت و ولایت،خورشید بی غروب خراسان،سالار آسمان دلهای بی فروغ و دلسوخته هجر مهدی(عج) و... من دور از ضریح ،دور از حرم،دور از بهشت!

آری دلم گرفت،دلم گرفت از بی خودی خودم...

نمی دانم چه شده امروز انقدر عجیب شده گویی روز میلاد هشت در عرش امروز بوده! گویی هشت کولاکی در آسمان به پا کرده و شاید هم هشتاد و هشتهای دخیلهای بسته به پنجره فولاد گردوخاکی در آسمان به به پا کرده اندو امروز را نمادی بر رئوفیت سلطان رئوفان،سلطان تمام هشتهای عالم قرار داده اند. آری بی واسطه بیا و حلقه بندگیت را گره به زلف ضریح یار کن.

می دانی از کی در انتظار این روز بودیم؛روز تجلی هشت؟! از آغاز بهار، اما نشد که به پابوست برسیم، ای کاش..

تا حالا تحیر را وجدان کرده ای الان من متحیرم.. از چه؟نمی دانم. گویی تحیرم از تصویر گنبد طلاست نه از جو ضریح پر جلالت!نه...نه...دلم گیر  تحیر مشهدالرضاست. دلم جای دیگر و ذهنم نمی دانم کجاست. ذهن و دل هر یک به جایی می روند گر چه نمی دانم کجا ولی همین دانم که قلب تار من گِرد گرد وغبار مشهدالرضاست.

می گویند پنجره فولاد رضا برات کربلا می دهد ،وای بر من که پنجه ام لیاقت گرفتن برات را نداشته است.پنجره فولاد دلم را برد به کربلا،کربلای حسین و یادش،چه کنم خدای من؟! امشب تا صبح بیدار می مانم اما چرایش را...نمی دانم؟!

یاد حسین و پرچم سرخش دلم را گره زد به پرچم سبزی که هنوز چشم انتظار علمدار است. هنوز چشم انتظار یار است و چشمِ انتظار را از کاسه در آورده است ولی وای!نه این جمعه هم خبری نشد و این تمدید انتظار است!

انتظار...انتظار...انتظار...

این جمعه هم نیامدی.می دانم که «اگر چند سالی یوسف از جرم زلیخا حبس شد؛حبس تو از گناه ما هزاران ساله شد.»

شرمنده ام،امام بزرگوارم سرور منتظران ،ای منتظر

میلاد شمس الشموس مبارک باشدت.

                                                                                                  "سفیر"

**********

تولد امام رضا علیه‏السلام از زبان مادر

نجمه مادر امام رضا علیه‏السلام می‏گوید: هنگامی که فرزندم به دنیا آمد، دست‏های خود را بر زمین گذاشت و سر به آسمان بلند کرد، در حالی که لب‏های مبارکش حرکت می‏داد و سخن می‏گفت، ولی من متوجه آنها نمی‏شدم. در این هنگام، امام موسی کاظم علیه‏السلام نزد من آمد و فرمود: «ای نجمه! کرامت خداوند گوارایت باد». سپس نوزاد را در جامه سفیدی پیچیدم و به حضرت دادم. ایشان در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و کامش را با آب فرات گشود. سپس فرزندم را به من داد و فرمود: «این کودک، بعد از من حجّت خدا در زمین است».

مشهورترين لقب

مشهورترين لقب آن حضرت «رضا» است و در سبب اين لقب گفته اند: «او از آن روي رضا خوانده شد كه در آسمان خوشايند و در زمين مورد خشنودي پيامبران خدا و امامان پس از او بود. همچنين گفته شده : از آن روي كه همگان، خواه مخالفان و خواه همراهان به او خشنود بودند. سر انجام، گفته شده است: از آن روي او رضا خوانده اند كه مأمون به او خشنود شد.»

ویژگی ها:

1. دانش

از اباصلت نقل شده است که می‏گفت: «من داناتر از علی بن موسی الرضا علیه‏السلام ندیدم. هر عالمی هم که او را می‏دید، به همین مطلب اقرار می‏کرد. مأمون در جلسات متعدد، جماعتی از علمای ادیان و مذاهب گوناگون را برای مناظره با ایشان جمع می‏کرد، و همه مغلوب دانش امام رضا علیه‏السلام می‏شدند».

2. ادب

امام رضا علیه‏السلام هیچ‏گاه کلام کسی را قطع، و حاجت نیازمندی را که مقدور بود، رد نمی‏کرد. ایشان در حضور کسی پای خویش را دراز نمی‏نمود و به چیزی تکیه نمی‏داد. در خنده خویش به لبخند و تبسمی اکتفا می‏کرد. او با غلامان خویش به خوبی سخن می‏گفت و به آنان بی‏احترامی نمی‏کرد و با آنان بر سر یک سفره غذا میل می‏فرمود. آن حضرت، کاسه بزرگی نزدیک سفره می‏گذاشت و بهترین قسمت از هر غذایی که در سفره بود، داخل آن می‏ریخت و می‏فرمود آن را میان نیازمندان تقسیم کنند.

3. عبادت

امام رضا علیه‏السلام شب‏ها کم می‏خوابید و از ابتدای شب تا صبح بیدار بود. بعد از نماز صبح هم تا طلوع آفتاب، به عبادت خدا می‏پرداخت. ایشان پس از طلوع آفتاب به سجده می‏رفت و تا بالا آمدن خورشید در همان حال بود. در هر سه رو ز، یک‏بار قرآن را ختم می‏کرد؛ آن هم قرآن خواندنی با تفکر در آیات. بسیار روزه می‏گرفت و در تاریکی شب، صدقه می‏داد. او عابدترین شخص در زمان خود بود و با این حال، عبادت را فقط نماز و روزه نمی‏دانست و می‏فرمود: «عبادت، زیادیِ روزه و نماز نیست، بلکه بسیار اندیشه کردن در امر خداست».

           طلوع شمس ندیدی ز نجم اگر محسوس              ببین ز نجمه به عالم طلوع شمس شموس

           نموده انفس و آفاق را قرین سرور                       شهی که نفس نفیسش بود انیس نفوس

           تبارک الله از این روز اسعد میمون                        که هست مولد شاه حجاز خسرو طوس

           خدیو خطه طوس آن که عارفان ندهند                 گدایی در او را به حشمت کاووس

           مه سپهر ولایت شهی که در هر صبح                 زند به خاک درش آفتاب گردون بو

           بگو بیا و ببین حشمت خدایی وی                       که آن به دیده خلق خدا بود محسوس

           همیشه بر سر بام جهان به کوری خصم               به نام نامی آن شه فلک نوازد کوس

           درون جسم گدازد دل حسودانش                      چنان که شمع گدازد میانه فانوس

           شهی که وحش بیابان از او گرفته مراد               صغیر کی شود از لطف و رحمتش مایوس

بهره از کلام رضوی

دوست هر کس عقل اوست و دشمنش نادانی او.

هر کس از خداوند به روزیِ کم راضی شد، خداوند از او به عمل کم راضی می‏شود.

مهربانی با مردم، نیمی از خِرد است.

مؤمن باید سه ویژگی داشته باشد: سنتی از خداوند، سنتی از پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و سنتی از امامش سنت پروردگارش رازداری، سنت پیامبرش مدارا کردن با مردم، و سنت امامش پایداری در تنگاناهاست.

از امام رضا درباره بهترین بندگان پرسیده شد. امام فرمود: کسانی که چون نیکی کنند شادمان گردند و آن هنگام که بدی کنند از خدا آمرزش جویند و آنگاه که به آنان چیزی بخشیده شود سپاس گذار باشند و چون دچار بلایی شوند صبر وشکیبایی پیشه کنند و آنگاه که آنها را به خشم آورند گذشت کنند.

فرمود: بايد هر يك از شماها امر به معروف و نهى از منكر نمائيد، وگرنه شرورترين افراد بر شما تسلّط يافته و آنچه كه خوبانِ شما، دعا و نفرين كنند مستجاب نخواهد شد.

فرمود: چنانچه زمين لحظه اى خالى از حجّت خداوند باشد، اهل خود را در خود فرو مى برد

از امام رضا(عليه السلام) سؤال شد كه عقل و هوشيارى چگونه است؟

حضرت در جواب فرمود: تحمّل مشكلات و ناملايمات، زيرك بودن و حركات دشمن را زير نظر داشتن، مدارا كردن با دوستان مى باشد - كه اختلاف نظرها سبب فتنه و آشوب نشود

توصيه هاي رفتاري

امام فرمود: خاموشي دري از درهاي حکمت است، خاموشي محبت ديگران را به سوي خود مي کشاند، و به هر خوبي رهبري مي کند.

و فرمود: دوست هر ... خرد او، و دشمنش ناداني اوست.

و فرمود: پاکيزگي خوي پيامبران است.

و فرمود: اگر سخن از کسي مي گويي که حضور دارد، او را با کنيه بخوان و اگر غايب است نام او را ياد کن.

و فرمود: بر مردم روزگاري فرا مي رسد که سلامت کامل اگر ده جزء باشد نه جزء آن در گوشه گيري، و يک جزء ديگر در خاموشي است.

و فرمود: هر ... خوبيهايي دارد که به آنها ستوده مي شود و نيازي به خودستايي ندارد.

برکات حضور امام رضا علیه السلام در ایران

بی شک باید حضور امام رضا (علیه السلام) را در نیشابور نقطه عطفی در تاریخ تشیّع این منطقه (و به دنبال آن در ایران) بشمار آورد. علی رغم همه ی محدودیت هایی که مامون برای جلوگیری از فعالیت امام رضا (ع) و ارتباط شیعیان با امام (ع) به وجود آورده بود، بارزترین موضوعی که در سیره امام رضا(علیه السلام) از مدینه تا مرو، به ویژه در نیشابور مشهود است، تلاش حضرت برای معرفی جایگاه معصومین(علیهم السلام) در این فرصت می باشد. امام رضا (علیه السلام) از لحظه حرکت از مدینه تا مرو همیشه از روش های گوناگون برای شناساندن شیعه بهره برد. رجاء بن ابی الضحاک که مأمور آوردن امام به مرو بود، می گوید: امام در هیچ شهری از شهرها فرود نمی آمد، مگر این که مردم به سراغ او می آمدند و مسایل دینی و اعتقادی خویش را از او می پرسیدند.

امام در طول مسیر، احادیث را از طریق پدرانش به حضرت علی و پیامبر (سلام الله علیهم اجمعین ) می رساند که این بهترین روش برای معرفی مکتب تشیّع و خنثی کننده ی توطئه هایی بود که شیعه را خارج از دین می شمرد. نمونه ی برجسته آن، حدیث سلسله الذهب بود...


نویسندگان : کارگروه فرهنگی ، کارگروه اجرایی

ادامه نوشته

بانوی برتر...

سكينه قلب من تويى يا حضرت معصومه (س)...

سكينه قلب من تويى يا حضرت معصومه (س) آنگاه كه تشنه عشقم و بى تابانه سرچشمه وصالى را جستجو مى كنم، اين حرم امن توست كه آرامش وصف ناپذير را برايم به ارمغان مى آورد. آنگاه كه زمانه به رويم چهره درهم مى كشد و دنيا روى نامردى به سويم مى گشايد اين آغوش مهربان توست كه مادرانه به سوى خود فرا مى خواند.  يا مولاتى، يا حضرت معصومه(س)، حضور كبريايى توست كه از قم مدينه اى ديگر ساخته است اما قمى مانند مدينه ملاقات مخفى نگهداشتن مدفن تو را نداشته و گوهر وجودى تو را در صدف خويش مايه فخرش قرار داده است .

گوهرى كه از درخشش خود قم را مركز جهان قرار داده است و آنراتبديل به درى از درهاى بهشت كرده است. اى سكينه قلب من! حرم تو قبله قلب من است كه من خاكى را به سوى افلاك كشانده و زنجير تعلق را از پاى عقل من مى گشايد، حرم تو محل عروج من است زيراكه دركنار تو ودر جوار توست كه از همه چيز مى گذرم و عاشق خدا مى شود و تو تنها منبع بى شائبه تسكين دردها و آلام منى، درد هايى كه آنها با مهربانى درمان مى كنى و مشكلاتى كه صبورانه گره از آنها مى گشايى.

مقام علمي حضرت معصومه (س)

 حضرت معصومه (س) از جمله بانوان گرانقدر و والا مقام جهان تشيع است و مقام علمي بلندي دارد. نقل شده که روزي جمعي از  شيعيان، به قصد ديدار حضرت موسي بن جعفر (ع) و پرسيدن پرسش هايي از ايشان، به مدينه منوره مشرف شدند. چون امام کاظم (ع) در مسافرت بود، پرسش هاي خود را به حضرت معصومه (س)که در آن هنگام کودکي خردسال بيش نبود، تحويل دادند. فرداي آن روز براي بار ديگر به منزل امام رفتند، ولي هنوز ايشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار، پرسش هاي خود را باز خواستند تا در مسافرت بعدي به خدمت امام برسند، غافل از اين که حضرت معصومه (س)جواب پرسش ها را نگاشته است. وقتي پاسخ ها را ملاحظه کردند، بسيار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاري فراوان، شهر مدينه را ترک گفتند. از قضاي روزگار در بين راه با امام موسي بن جعفر (ع) مواجه شده، ماجراي خويش را باز گفتند. وقتي امام پاسخ پرسش ها را مطالعه کردند، سه بار فرمود: پدرش فدايش .

به جـــان پاک تو ای دختر امام، ســلام

 

به هر زمان و مـکان و به هر مقام، سـلام

 

 

 

تویـی که شــاه خراسان بوَد بــرادر تــو   

 بـــر آن مقام رفیــع و بـر این مقام، ســلام

 

 

به هر عدد که تکلم شـود به لیل و نهار

 هــــزار بـار فـــزون‌تـر ز هـر کـلام، ســلام 

 

 

صبح تا شب و از شام، تا طلیعه صبــح 

 بر آستـانه قــدسـت علی الـدوام، ســلام

 

 

در آســـمان ولایــت، مــه تمــامی تـــو 

 زپای تا به ســرت ای مـــه تـمـام، ســلام

 

 

به پیشگــاه تو، ای خواهـــر شه کـَـونین

 ز فـرد فـرد خلق، به صبح و شام ســلام

 

 

منم که هر سر مویم به هر زمان گویـد

 به جـان پــاک تـو ای دخــتـر امـام، ســلام

 

 

احترام به دختر

در اسلام و قرآن احترام به دختر به عنوان یك ویژگی انسانی مورد توجه و تأكید قرارگرفته است. احترام به دختر می بایست به گونه ای باشد كه در عمل خود را نشان دهد. از این روست كه در آموزه های قرآنی این احترام به شكل عملی نشان داده می شود و تنها در حرف و شعار بسنده نمی شود. احترام به شخص به معنای احترام به عقل و هوش اوست و این كه از پیشنهادها و آرا و نظریات وی استفاده شود. در داستانی كه قرآن درباره دختران شعیب گزارش می كند، شیوه درست برخورد با دختران به روشنی تبیین می گردد و احترام واقعی و عملی نشان داده می شود

اهمیت پیامبر(ص) به دختر

در اندیشه و بینش قرآنی دختران آن چنان از جایگاه و مقام والایی برخوردار می باشند كه پیامبر(ص) در مهم ترین مسایل اجتماعی و سیاسی آنان را وارد می سازد و در مسئله مباهله دختر خویش را به همراه می برد. این در زمانی است كه اعراب دختران را زنده به گور می كردند و از شنیدن دختر ننگ و عار را در خانه تجسم می كردند. پیامبر با همراه بردن دختر خویش نشان داد كه دختران در پیشگاه خداوند از چنان مقام و منزلتی برخوردارند كه با دختران می توان به مباهله رفت و به نام ایشان از خداوند خواست تا دشمنان را نیست و نابود كنند. این رفتار بیانگر چند مطلب است: نخست این كه مقام دختر در نظر پیامبر(ص) همانند مقام پسران است؛ دوم این كه در مسائل مهم و اساسی می توان از مشاركت ایشان بهره برد هر چند كه این امور اساسی و مهم در مسایل سیاسی و اجتماعی باشد. سوم آن كه دختران در پیشگاه خداوند از مقام و منزلتی برخوردارند كه می توان به آن قسم یاد كرد و در اموری چون مباهله از این مقام و منزلت بهره برد. چنان كه شخص برای شفاعت می كوشد تا شخصی را كه دارای وجه وجیهی است با خود همراه ببرد. دختران در نزد خداوند از چنین مقامی برخوردارند. چهارم آن كه دختران می توانند به همراه بزرگ تر خویش در مسایل اجتماعی و سیاسی مشاركت فعال داشته باشند. (آل عمران آیه16)

ویژگی های دختران

دختر در تبیین و تحلیل آموزه های قرآنی موجوداتی هستند كه به طور ذاتی دارای حیا و عفت هستند و از این روست كه حیا و عفت در ایشان به عنوان یك ارزش اهمیت می یابد؛ زیرا بیانگر حفظ طبیعت و سلامت روح و روان ایشان است و كسانی كه بی عفتی و بی حیایی را در پیش می گیرند در حقیقت گرفتارشده و از فطرت سالم و طبیعت خدادادی خویش دور شده اند. (قصص آیه 52)

 قرآن كار بیرونی زنان و دختران را نادرست بر نمی شمارد ولی شرط حیا و عفت را همواره مورد تاكید قرار می دهد. به این معنا كه اگر دختری برای كار در بیرون می رود می بایست حیا و عفت را رعایت كند. البته كار كردن می توانند مقطعی باشد و یا دایمی. یعنی می تواند به شكل اشتغال نیز باشد چنان كه دختران شعیب به شغل چوپانی و گله داری و آب دهی به گوسفندان مشغول بودند. اما در همان زمان اشتغال به گونه ای رفتار می كردند كه از اختلاط با مردان دور باشند. در حقیقت شرط اشتغال دختران و زنان برای تامین زندگی این است كه با مردان اختلاط نداشته باشند هر چند كه در محیطی آزاد و عمومی باشد. از این رو سخن از دور بودن ایشان از مردان به میان می آید. بنابراین اختلاط با مردان در مجامع عمومی و یا خلوت كردن با ایشان در مجامع خصوصی جواز مشروعیت كار و اشتغال را بر می دارد و جایز نیست كه دختران و زنان در این دو حالت به كاری اشتغال داشته باشند. (قصص آیه 32)

از دیگر شروط اشتغال و كاركردن دختران حیا و آزرم داشتن و گفت و گو با مردان است. به این معنا كه اگر نیازی به گفت و گو با مردان نامحرم پیش آمد می بایست دختران با رعایت حیا در رفتار و گفتار و حركات از هرگونه گمان و ظن سوئی جلوگیری كنند. (قصص آیه 52)

 

این قسمت رو فقط دخترای گل سنایی بخونن!

امروز که روز تولد کریمه ی اهل بیته،بیایید با هم یه  عهدی ببندیم،که تو یه همچین روزی که بزرگ دختری پا به عرصه ی وجود گذاشته ما هم به تقلید ازشون،ارزش و کرامت دختر بودنمون رو حفظ کنیم و سعی کنیم پا جا ی پای  دختر گل امام کاظم(ع) بذاریم،تا هرکی اسم دختر رو می آره حواسش به کرامت و کلاس دخترا باشه!

حالا دخترای گل و بلبل سنایی روزتون مبارک

خودمونیم آخه تو که میدونی این قسمت ماله تو نیست چرا تا آخرش میخونی؟!!  


نویسندگان:کارگروه اجرایی-کارگروه فرهنگی

هر یکشنبه یک سوال (4)

?????تفاوت مقام امام زمان (عج)با سایر امامان در چیست؟

نیز تفاوت مقام اصحاب او با مقام اصحاب پیامبر (ص)و سایر امامان در چیست؟

این که در حدیث آمده مهدی(علیه السلام ) طاووس اهل بهشت است چه معنی دارد؟؟؟؟؟؟

هر یکشنبه   یک سوال(1)

این عبارت از خواجه نصیرالدین طوسی نقل شده:           

"وجوده لطف و تصرفه لطف آخر وعدمه منّا"

وجود امام یک لطف است و تصرف(وحضور عینی)او (در جایگاه رهبری انسان ها)لطف دیگر.نبود او از ماست.

              ?                  ?                    ?                  ؟                   ؟

آیا تنها علت غیبت ونبود آن حضرت به خاطر گناه شیعیان، دوستان ونزدیکان آن حضرت است یا عوامل دیگری هم در آن اثر داشته است؟ 

پیامی از دیار عشق

ای شیعه ی ما !

*…اما ان الصابر فى غيبته على الاذى والتكذيب، بمنزلة المجاهد

 بالسيف بين يدى رسول الله صلى الله


عليه و آله.

**... به تحقيق كه صبركنندگان در غيبتش بر اذيت ها و تكذيب ها،

مانند مجاهدان با شمشير در سپاه

پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم)هستند .

                                                                                                                 امام حسین (ع)

                                                                                        بحارالانوار،ج 68


پیام این هفته 23 تا 29 خرداد

فَلیسَت تَصلُحُ الرَّعِیَّهِ اِلّا بِصَلاحِ اَلوُلاهِ و لا تَصلُحُ اَلوُلاهُ الّا بِاستِقامَهِ الرَّعِیَّهِ

ای شیعه ما!

مردم اصلاح نمی شوند جز آنکه زمامداران اصلاح گردند و زمامداران اصلاح نمی شوند جز با درستکاری مردم.

نهج البلاغه (خطبه 216 )