به بهانه مستندمان که در حال تولـد است
سال پیش جهاد اقتصادي بود و عرصهاي که دوباره همه بايد در کارزار بها و بهانه امتحان پس ميداديم؛ سالي که بايد براي اقتصاد ميجنگيديم؛ سالي که بايد در دل تحريمها وارد ميشديم؛ سالي که قرار بود منافقان، بازارها را بيامنيت کنند؛ سالي که قرار بود دور کشور خندق بکنيم و از محصولات و دسترنج خويش، مملکت را اداره کنيم؛ سالي که دزدان، بزرگترين کلاهبرداري تاريخ ايران را در دل بانکها رقم زدند.
اين شکمها که از مال حرام ميترکند...
اگر کسي ترديدي دارد که حرف خوب بر گوش حرامخوار اثري ندارد، عاشورا را مرور کند. آن روز، زباني گوياتر و دلي پاکتر و نفسي پرسوزتر از حسين(ع) نبود؛هيچکس نبود که در حقانيت و حقيقت پور علي(ع) شکي داشته باشد. او سخن ميگفت و آنها نميشنيدند؛ اندرز ميداد و آنها هلهله ميکردند. به کرانهي افق نگريست و ناله زد:... باري حرف حق به گوشتان نميرود؛ چون شکمهايتان از حرام پر شده است.
ماجراي تاريخياي که در بانک ... و ... و برخي از بنگاههاي اقتصادي در سال جهاد اقتصادي رخ داد، يک تقارن اتفاقي نبود که از دلِ يک سري تخلّف و شکمبارگي عدهاي حرامخوار به وجود آمده باشد، بلکه بيشک رسوايي نفاق در عقبهي امتي بود که به همراهي ولی خدا به جنگ جالوت ميرفتند. وسنّت خداست که لشکريان خدا را به نهری مبتلا ميکند که در آن اگر بيش از سهم خود بردارند، از امت خدا و از لشکر او خارج ميشوند.
در چنين شرايطي اگر خيابانهاي شهر و برزنهاي ما پر از جوان عريان و برهنه شود، تعجبي نيست. گام اول عرياني هم همان بود؛ مگر نه اينكه شيطان براي اولين بار پدر و مادر ما را با دادن لقمه و جرعهي حرام عريان کرد. مگر اين در همهي کتابهاي آسماني تکرار نشد که بفهميم عرياني و برهنگي از آثار وضعي مال حرام است.
تربيت جامعه، از خودگذشتگي و ايثار و بسيار ديگري از شاخصهاي رفتاري و اخلاقي آن، از گذرگاه اقتصاد ميگذرد و تعجبي ندارد که دشمن، تنها راهي که براي مبارزه با ما دارد و روي آن حساب باز کرده است، همين عرصهي خور و خواب باشد. ما را تحريم ميکنند و بر آزمندي پير و برناي ما طمع دارند.
شايد در اواخر اين سال، در دل تصاوير رسانهاي، حرفهاي نگفتني زياد ديده باشيم؛ تصاوير همانهايي که در کهنسالي هم از سحرگاه جلوي بانکها براي خريد سکه و دلار صف ميبندند و عصا به دست و بياحتياط بر تورّم و ناامني اقتصادي براي پر شدن جيبشان از پولهايي که به قيمت نابودي کشور و ملت فراهم ميشود، دل بستهاند؛ حال آنکه ممکن است عمر، اجازهي مصرف اين پولها را به ايشان ندهد.
وچرا در کشوري که آزمندي برخي آدمهايش، هر چيزي را ميتواند به دو برابر قيمتش تبديل کند، دشمن نبايد به تحريم و جنگ رسانهاي با اقتصاد ما اميدوار باشد؟
«استکبار جهانی می خواهد با تحمیل فشارهای تحمل ناپذیر اقتصادی ما را وادار کند که از اعتقاداتمان صرف نظر کنیم.انصافاْ در دنیای امروز اگر هم راهی برای غلبه بر ایمان واعتقاد وجود داشته باشد همین است و لا غیر.»
شهید آوینی-مقاله ی دیکتاتوری اقتصاد
اعتقاداتمان...
خدا حفظشان کند...
ان شاالله