مقام: امام دوم



نام :حسن(ع)
لقب :مجتبی
کنیه :ابو محمد
نام :پدر علی (ع)
نام :مادر فاطمه (س)
تاریخ ولادت: ۱۵ رمضان سال سوم هجرت
محل ولادت: مدینه

نام امام دوم، حسن است و این نام از طرف پروردگار عالم به ایشان عنایت شده است. از امام سجاد علیه السلام روایت است كه چون حضرت مجتبی علیه السلام به دنیا آمد، جبرییل بر پیامبر اكرم نازل شد و از طرف حق تعالی گفت: چون منزلت امیرالمؤمنین نسبت به تو به منزله هارون نسبت به موسی است و اسم پسر هارون حسن بوده است، پس اسم او را حسن بگذارید.
مشهورترین كنیه آن بزرگوار ابومحمّد، و مشهورترین القاب ایشان مجتبی و سبط اكبر است. آن بزرگوار چهل و هفت سال عمر كردند زیرا ولادت آن بزرگوار شب نیمه رمضان المبارك سال سوم هجرت بود. آن حضرت هفت سال با جدّ بزرگوارش، و بعد از آن سی سال با پدر بزرگوارش زندگی كرد. ایشان ده سال امامت كردند.
امام حسن علیه السلام از هر جهت حسن است. جدّی چون رسول اكرم صلی الله علیه و آله داشت، و پدری چون امیرالمؤمنین، و مادری چون زهرای مرضیه. اگر از همه قوانین مؤثر در تشكیل شخصیت كودك مثل قانون وراثت بگذریم، برداشت فرزند از گفتار و كردار پدر و مادر را نمیتوانیم انكار كنیم. وقتی جدّی چون رسول اكرم به قدری عبادت كند كه پاهای مبارك او متورم شود و آیه "طه ما انزلنا علیك القرآن لتشقی"(۱) ؛ پیامبر ما بر تو قرآن را نازل نكردیم تا به مشقّت بیفتی" در حق وی نازل گردد، سبطی چون حسن تربیت میشود كه بیشتر از بیست بار پیاده به مكه میرود و در بعضی از سفرها، پاهای مبارك آن حضرت متورم میشود. هنگامی كه پدری چون امیرالمؤمنین علیه السلام در دل شب در وسط میدان سجّاده بیندازد و تكبیرها از او شنیده شود و از ترس و ابهت پروردگار عالم بنالد، پسری چون حسن تربیت میشود كه موقع وضو گرفتن بدنش میلرزد و وقتی وارد مسجد میشود با تضرع میگوید: الهی ضیفك ببابك یا محسن قد اتاك المسئ فتجاور عن قبیح عندی بجمیل ما عندك یا كریم؛
«ای خدا مهمان تو در خانهات آمده است، ای نیكوكار، گنهكار به در خانه تو آمده، ای كریم به خوبی خود از زشتی او بگذر.»
وقتی پدری چون امیرالمؤمنین بیست و پنج سال برای مصالح اسلام صبر كند و با دیگران بسازد، و چون كسی كه خاری در چشم او و استخوانی در گلوی او باشد در این جهان زندگی كند، فرزندی چون حسن خواهد داشت كه ده سال برای مصالح اسلام صبر میكند و با معاویه مدارا مینماید.
مادری چون زهرا دارد كه غذای خود و وابستگان خود را به فقیر میدهد، سپس غذا تهیه میكند، یتیمی میآید و باز غذا را به او میدهد و در بار سوم غذا را به اسیر میدهد و بالاخره با آب افطار میكنند و غذا نمیخورند، و آیه مباركه:
و یطعمون الطعام علی حبه مسكینا و یتیما و اسیرا (۱) ؛ « و غذای خود را كه به آن احتیاج داشتند به فقیر و یتیم و اسیر میدهند» در حق آنان نازل میشود؛ این ایثارگری را فرزندش حسن به ارث خواهد برد.
روزی سائلی خدمت آن بزرگوار آمد و اظهار فقر كرد و برای آن حضرت دو بیت شعر خواند كه مضمون آن چنین است: «چیزی ندارم كه بفروشم و حوایج خود را رفع كنم، و حالم بر گفتهام گواه است و فقط آبرویم مانده كه میخواستم فروخته نشود. ولی امروز تو را خریدار یافتم، آبرویم را بخر و مرا از فقر نجات ده!»
حضرت به آن كسی كه تهیه مخارج در دستش بود فرمود: «هر چه داری به این مرد بده كه من از او خجالت میكشم!» دوازده هزار درهم موجودی را به او داد چنان كه برای مخارج آن روز چیزی نماند، و جواب دو بیت شعر را نیز چنین داد: «تو از ما با عجله چیزی خواستی، آنچه بود دادیم و بسیار كم بود. بگیر و آنچه داشتی ـ آبرو ـ حفظ كن و گویا كه ما را ندیدهای و به ما چیزی نفروختهای.»
و مادری دارد چون زهرا كه از شب تا صبح در نماز است و پس از هر نمازی به دیگران دعا میكند و هنگامی كه امام حسن علیه السلام میپرسد چرا به ما دعا نكردی جواب میدهد:

یا بُنی؛ الجار ثم الدار؛ پسركم، همسایه ما مقدم است.

این مادر مربی پسری چون حسن است.
حضرت مجتبی علیه السلام از نظر نسب سرآمد همه مردم بود، و از نظر حسب و فضایل انسانی، از زبان آن حضرت بشنویم:
موقعی كه امیرالمؤمنین علیه السلام از دنیا رفت حضرت مجتبی علیه السلام بر منبر رفت و فرمود: «ما اهلبیت «حزب الله» هستیم كه غالب معرفی شدهایم: فانّ حزب الله هم الغالبون. (۳)
ما عترت رسول الله هستیم كه در روایت ثقلین، رسول اكرم ما را در كنار قرآن و مبیّن قرآن و پشتوانه اسلام قرار داده است: انی تارك فیكم الثقلین كتاب الله و عترتی لن یفترقا حتی یردا علی الحوض. ماییم عالم به تأویل و تنزیل قرآن. ماییم كه در قرآن شریف، معصوم و مطهر نام برده شدهایم: انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا.(۴) و باید همه از ما اطاعت كنند زیرا در قرآن به آن امر شدهاند: اطیعوا الله و اطیعواالرسول و اولی الامر منكم. (۵) ماییم كسانی كه در قرآن مودت آنان بر مردم واجب شده است: قل لا اسئلكم علیه اجرا الا المودة فی القربی. (۶) ماییم كسانی كه در قرآن مودت ما حسنه شمرده شده است: و من یقترف حسنة نزد له فیها حسنا. (۷)
برخی معجزات حضرت
یکی از ویژگیهای امام، داشتن قدرت اعجاز برای اثبات امامت خویش است. در تعریف اعجاز آمده است: مدعی منصب و مقام الهی - مانند نبوت و امامت - کاری را که بر خلاف نظام طبیعی عالم است، انجام میدهد، به طوری که دیگران از انجام دادن آن عاجز باشند و آن کار به منظور اثبات ادعای امامت خویش باشد. (۸)
حدیث حبابه دختر جعفر والبیه گواه مطلب فوق است که میگوید: بعد از شهادت علی بن ابیطالب علیهالسلام خدمت امام مجتبی علیهالسلام رسیدم، در حالی که مردم نیز حضور داشتند، سنگ ریزههایی را که از زمان پدرش جهت اثبات امامت داشتم، در اختیارش گذاشتم. انگشتر خود را بر روی یکی از سنگها گذاشت، سنگ همانند خمیر و گل متأثر شد و آثار انگشتر بر آن سنگ نقش بست. (۹). حبابه میگوید: این اعجاز امام، دلیل دیگری بر امامت وی بود، چرا که رسول خدا صلی الله علیه و آله و علی علیهالسلام پیش از آن بر این حقیقت تصریح کرده بودند. برای حسن بن علی علیهالسلام معجزات و کرامات فراوانی نقل شده که به برخی از آنها در ذیل اشاره می گردد:

خرما دادن نخل خشک
حسین بن عبدالوهاب با سلسله سند خویش از امام صادق علیهالسلام نقل میکند: امام مجتبی علیهالسلام در یکی از سفرها با مردی از فرزندان زبیر - که معتقد به امامت زبیر بود - همسفر شد. آنان شتری را نیز کرایه کرده بودند. در میان راه به آبگاهی رسیدند و جهت استراحت توقف نمودند و فرشی را برای نشستن امام مجتبی علیهالسلام در زیر نخل خرمای خشک گستردند و آن مرد زبیری در زیر نخل دیگر پارچهای را انداخت و نشست. وقتی چشم آن مرد زبیری به درخت خرمای خشک افتاد گفت: اگر خرمایی داشت از آن میخوردیم. امام مجتبی علیهالسلام خطاب به او فرمود:
خرما میدهی؟ جواب داد: آری. حضرت دست به سوی آسمان بلند نمود و دعایی کرد، این جا بود که درخت خرما سبز شد و برگ درآورد و خرمای بسیار مطبوعی داد. ساروان چون این صحنه را دید، گفت: این کار، چیزی جز سحر نیست! امام مجتبی علیهالسلام فرمود: «لیس هذا بسحر، ولیکن دعوة أولاد الأنبیاء مستجابة؛ این کار سحر نیست، بلکه دعای فرزندان پیامبران مستجاب است» در آن حال یکی از آنان از درخت خرما بالا رفت و آنچه خرما میل داشتند چید و همگی خوردند. (۱۰)
دعای مستجاب
ابواسامه گوید: امام صادق علیهالسلام فرمود: امام حسن علیهالسلام در یکی از سفرها که پیاده به خانهی خدا میرفت، پاهای مبارکش ورم کرده بود. بعضی از یاران آن حضرت گفتند: اگر بر مرکب سوار شوی، ورم پاهایت بهبود خواهد یافت.
فرمود: هرگز راه خانهی معشوق را سواره طی نخواهم کرد. سپس خطاب به آنان فرمود: در ایستگاه و منزل بعدی مردی سیاه چهره از ما پذیرایی خواهد کرد، او روغنی به همراه دارد که به مجرد استفاده از آن، ورم پاهایم درمان خواهد شد. عرض کردند: ای فرزند رسول خدا! در پیش روی ما ایستگاه هست، لیکن کسی در آن زندگی نمیکند. حضرت فرمود: چرا، کسی در آن جاست، هرگاه او را دیدید، روغن را بگیرید و پولش را پرداخت کنید.
آنان وقتی به منزلگاه رسیدند، خواستهی خود را با آن شخص مطرح کردند. او پرسید: دوا را، برای چه کسی میخواهید؟ در پاسخ گفتند: برای حسن بن علی علیهماالسلام. مرد سیاه چهره به همراه غلامش خدمت حضرت آمد، اظهار ارادت و محبت نمود و گفت: «بأبی أنت و امی انما أنا مولاک؛ پدر و مادرم فدای تو باد! همانا من غلام شما هستم [و هرگز پول این دوا را نمیگیرم].» آن گاه گفت: ای فرزند پیامبر! زنم حامله است، هنگامی که از خانهام بیرون میآمدم، زنم از درد به خود میپیچید. از خداوند بخواه به ما پسری عنایت کند و او از موالیان و دوستداران شما باشد.
امام حسن علیهالسلام فرمود: «انطلق الی منزلک فان الله - تعالی - قد وهب لک ولدا ذکرا سویا؛ بلند شو و به سوی منزل خود حرکت کن، خداوند پسری نیکو به تو عنایت کرده است.» شیخ کلینی (ره) اضافه میکند: «... و هو من شیعتنا(۱۱).؛ آن فرزند از شیعیان ما خواهد بود.» آن مرد وقتی به منزل خود رسید، دعای امام را مستجاب یافت، بیدرنگ بازگشت و از امام مجتبی علیهالسلام تشکر فراوان نمود و حضرت نیز آن روغن را به پای خود مالید و در همان لحظه، ورم پاهایش بهبود یافت. (۱۲)

پی نوشت ها:
۱- طه، آیه ۱ و ۲
۲- انسان ، آیه ۸.
۳- مائده، قسمتی از آیه ۵۶.
۴- احزاب، قسمتی از آیه ۳۳.
۵- نساء، قسمتی از آیه ۵۹.
۶- شوری، قسمتی از آیه ۲۳.
۷- شوری، قسمتی از آیه ۲۳.
۸- سید ابوالقاسم خوئی، البیان فی تفسیر القرآن، ص ۴۳
۹- اصول کافی، ج ۱، ص ۳۴۶، ح ۳، باب ما یفصل به بین دعوی المحق و المبطل فی أمر الأمة؛ اعلام الوری، ص ۲۰۹
۱۰- سید محمد هادی میلانی، قادتنا کیف نعرفهم، ج ۵، ص ۲۳۲؛ مناقب ابنشهر آشوب، ج ۴، ص ۹
۱۱- اصول کافی، ج ۱، ص ۴۶۳، ح ۶
۱۲- مناقب ابنشهر آشوب، ج ۴، ص ۱۰؛ قادتنا کیف نعرفهم، ج ۵، ص ۲۳۴ - ۲۳۳

پرسیدند:بی نیازی چیست؟
و
امام حسن(ع) فرمودند:
رضامندی به قسمت هر چند اندک
باشد...
تحف العقول ۴۸۵
کارنامه ده ساله امام مجتبی علیه السلام در مدینه منوره
و
قرارداد صلح امام حسن(علیه السلام) با معاویه و شرطهاى اساسى آن
در ادامه مطلب