پيراهن خاكي48(شهيدان زنده اند; الله اكبر...)

بسم رب المهدی(عج)

شهید گمنامی که 27سال قبل به اشتباه به نام جعفر زمردیان در گلزار شهدای همدان به خاک سپرده بود، شناسایی شد.

شهید «ایرج خرم‌جاه». این نام جوانی است که 27سال پیش در دی ماه 1365 در مرحله اول عملیات کربلای 5 به شهادت رسید اما با هویت «جعفر زمردیان» به خاک سپرده شد. جوانی که بعد از آزادی اسرای ایرانی در عراق، به جمع شهدای گمنام پیوست و تا پیش از انتشار تنها عکس‌ به جا مانده از او، کسی نام و نشانش را نمی دانست.

                

در ماه رمضان امسال آزاده ای به نام جعفر زمردیان مهمان برنامه ماه عسل بود که به «شهید اشتباهی» معروف شد. او که در عمليات كربلاي4 در سال 1365 توسط نيروهاي عراقي اسير شده بود، یک سال بعد با پیدا شدن پیکر شهید گمنامی که شباهت بسیار زیادی به زمردیان داشت در لیست شهدای این عملیات قرار گرفت اما سال ها بعد همراه با گروه آزادگان به کشور بازگشت تا هویت شهید به خاک سپرده شده به جای زمردیان در گلزار شهدای همدان تبدیل به معما شود.

در برنامه ماه عسل امسال با نمایش تنها عکس به جا مانده از شهیدی که به جای زمردیان به خاک سپرده شده بود، از بینندگان خواسته شد تا چهره او را شناسایی کنند و حالا بعد از یک ماه، خبرگزاری ایسنا از مشخص شدن هویت این شهید خبر داده است. بر اساس این خبر، شهید ایرج خرم‌جاه که از غواصان لشکر 10 سیدالشهدا بود در روز بیست و هفتم دی‌ماه 1365 و در سن 14سالگی در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسیده است. این شهید در سال 1351 در روستای «سیبستان» منطقه سیف‌آباد استان البرز متولد شده و در حال حاضر خانواده او شناسایی شده اند.

قرار است مراسم گرامی‌داشت این شهید و تعویض سنگ مزار او روز پنجشنبه این هفته با حضور مادر شهید خرم‌جاه و مسئولان استان همدان انجام شود.

منبع: وب سایت باشگاه خبرنگاران جوان

تقدیم به خادمان ولی عصرمان

بسم رب المهدی "عجل الله تعالی فرجه الشریف"

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا

 

أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ "سوره حجرات آیه ۱۲ "

 

ای کسانی که ایمان آورده اید ، از بسیاری از گمانها بپرهیزید که پاره ای از گمانها گناه است ، و هرگز تجسس مکنید  ، و بعضی از شما غیبت بعضی نکند آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده اش را بخورد؟ البته از آن کراهت دارید. [ پس ] از خدا بترسید ، که خدا توبه پذیر مهربان است.

"حسن ظن ارث پدری شیعه است، بیایید با هم حفظش کنیم"

[ نظرات / امتیازها ]

 

پیامکی از دیار عشق

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

با سلام

از قضا دو هفته ایی می شود حال واحوال جناب سامانه مان خوب نمی باشد...

این خوب نبودن احوالشان هم دلیل محکمی بود برای این که پیامک ما را به شما نرسانند...

لطفا برای سلامتی شان دعا بفرمایید.

برای همین

دو هفته ایی می شود شرمنده ی روی ماه تان شدیم

حال تقدیم شما

پیامک روز جمعه مورخ ۱۸مرداد ماه

مصادف با عید سعید فطر

خدای همیشه ها...

همه  رفتنی و تو ماندنی

رمضانت که ماندنی نشد

لااقل

ذکرت را ماندنی کن در این خانه ی دل.

تو را به آقای تنهای جمعه ها...

rose dividerrose dividerrose divider

پیامک روز جمعه مورخ ۲۵ مرداد  ماه

ماه پنجم(ع):

بهشت به گرفتاری ها پیچیده شده

کسی که بر ناگواری دنیا صبر کند

به بهشت می رود.

 

اما

زندگی من

نقشه فرار از بهشت بود

در نبود صبر...

سجاده عشق

چه روز ها سخت مى گذرند، بى صدا، بدون فانوسى آشنا، اين هم بازى تلخ  سرنوشت است....

غم در ويرانه دل جا گرفته و چشمانم زنجير شده به احساسى  پاك و باز سكوتى مبهم…

لحظه اى  كه با  بغضى  تلخ به تاريكى مبهوت مى شوم ،تو آه مى شوى بر تن زمان، تو  سرگردان من و من سرگردان ...

مى خواهم  به دنبال ردپاى اشك اين ويرانه را ترك كنم ،شايد به قصد جايى  كه چشمان منتظرم ديگر....

مى دانى غمگينم،مى دانى  غربت حال هر روز من است، بگو با بغض فرو خرده چه كنم ، با تنهايى بى صدا، دلواپسى به من گفت بود اين جمعه هم...

من آه مى شوم، من نگاه مى شوم و در اين اين غروب بى عاطفه ى جمعه به اميد جمعه ى در راه ،سجاده عشق را باز مى كنم….

 

                        

بخوان دعای فرج را ...

بسم الله الرحمن الرحیم


خدایا! فتنه فزونی گرفته است،بلا بزرگ شده است و آزمایش شدت یافته است.

خدایا! اسرار هویدا شده است و رازها برملا شده است و پرده ها افتاده است.

خدایا! زمین تنگی می کند و آسمان خودداری.

 

خدایا! و در این حال و روز ،شکایت جز به تو،به کجا می توان برد؟جز بر زانوی تو،سر بر کجا می توان نهاد؟جز به ریسمان تو،به کجا می توان آویخت؟جز در پناه تو،کجا می توان سکنی گزید؟و جز بر تو،بر که می توان تکیه کرد؟

خدایا! در سختی و آسانی تکیه گاه جز تو کیست؟و پناهگاه جز سایه سار مهر تو کجاست؟

خدایا! بر پیامبرت محمد و آل او درود فرست،آنان که اطاعتشان را بر ما فریضه شمردی و بدین سان،شأن و منزلتشان را به ما شناساندی.

 

خدایا! تو را سوگند به حق این عزیزان که باران گشایشت را بر ما ببار و از آستان فرجت نسیمی بر این دلهای خسته جاری کن.

خدایا! طاقت تمام شده است.شکیب سرآمده است،کارد به استخوان صبوری رسیده است.

 

خدایا! هم الان ما را برهان.رهانیدنی به سرعت برق نگاه یا کمتر از آن.

ای پیامبر! ای وصی! ای علی! ای محمد! یاری ام کنید که شمایید یاوران من و دست اضطرار مرا در پناهگاه دست خویش بگیرید که دستی چنین با کفایت تنها از آن شماست.

 

مولای من! امام زمانم! این تو و این دستهای استیصال من! این تو و این فریاد استغاثه من! این تو و این چشمهای اشکبار من!

 به فریادم برس! مرا دریاب!(1)


هشتم شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام تسلیت باد


ترجمه دعای فرج_ سید مهدی شجاعی

در محضر استاد

استاد بزرگ اخلاق آقای میرزا اسماعیل دولابی پیش از وفات برای زندگی مومنانه  ۱۵ دستورالعمل را ذکر می‌کند که به ترتیب در ذیل آورده شده است:

 

۱. هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.

۲.زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.

۳.اگر غلام خانه‌زادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.

۴. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.

۵.موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمود:یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.

۶.اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیاقابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد.

۷.تربت، دفع بلا می‌کند و همه ی تب ها و طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت می‌شود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور می‌کند.

۸.هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصه‌دار که می‌شوید، گویا بدنتان چین می‌خورد و استغفار که می‌کنید، این چین ها باز می شود.

۹. تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی و…خدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحمانی و… . کار محبت همین است.

۱۰.با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود.

۱۱.خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم.

۱۲. لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راست ی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود.

۱۳.ازهر چیز تعریف کردند، بگو مال خداست و کار خداست. نکند خدا را بپوشانی و آنرا به خودت یا به دیگران نسبت بدهی که ظلمی بزرگ تر از این نیست. اگر این نکته را رعایت کنی، از وادی امن سر در می آوری. هر وقت خواستی از کسی یا چیزی تعریف کنی، از ربت تعریف کن. بیا و از این تاریخ تصمیم بگیر حرفی نزنی مگر از او. هر زیبایی و خوبی که دیدی رب و پروردگارت را یاد کن، همانطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای دهه‌ی اول ذیحجه می فرماید: به عدد همه چیزهای عالم لا اله الا الله

۱۴.دل های مؤمنین که به هم وصل می‌شود، آب کُر است. وقتی به علــی علیه السّلام متّصل شد، به دریا وصل شده است...شخصِ تنها ، آب قلیل است و در تماس با نجاست نجس می شود ، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود ، بلکه متنجس را هم پاک می کند."

۱۵.هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در "الا"، تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه "الله"را بگو همه ی دلت را تصرف کند.

 

خدایا
به زبان می گفتم

من لی غیرک

اما همه را داشتم جز تو...

می شود خواهش کنم دعایم کنید؟...



گل نرگس

 

از پروانه خواستم, راز سخن گفتن با گلها را برايم بگويد.

 پاسخ داد: سخن گفتن با گلها به چه كارت آيد؟

 گفتم: دنبال گلي  می گردم. مي‌شناسي‌اش؟؟؟

 گفت: كدامين گل تو را اينچنين بي‌تب و تاب كرده است؟

 گفتم: به دنبال زيباترينم.

 گفت: گل سرخ را مي‌گويي؟

 گفتم: سرختر از آن سراغ ندارم.

 گفت: به عطر كدامين گل شبيه است؟

 گفتم: خوشتر از آن بوي ديگري نمي‌شناسم.

 گفت: از ياس مي‌گويي؟

 گفتم: سپيدتر از آن نيز نمي‌دانم.

 گفت: در كدامين گلستان مي‌رويد؟

 گفتم: در گلستاني كه از شرم ديدگانش هيچ گل ديگري نمي‌رويد

 به ناگاه ديدم پروانه،

 مستانه بي‌قرار شده است.

 بي‌تاب‌تر از من ناآرامي مي‌كند ....

 از اين گل و آن بوته، سراغش را مي‌جويد ....

 گفت: اسمش چيست كه اينگونه از آدميان دل برده است؟

 گفتم به زيبايي نامش نديدم.

 گل نرگس را مي‌گويم. مي‌شناسي‌اش؟؟؟

به ناگاه ديدم پروانه، توان سخن گفتن ندارد.

 بالهايش به روشني شمع مي‌درخشيد.

 گويي شعله از درون، وجودش را به التهاب درآورده بود.

 توان رفتن نداشت ...

 به سختي خود را به روي باد نشاند و از مقابل ديدگانم دور شد ....

 آري....

 او گل نرگس را يافته بود. شرار‌ه‌‌هاي وجودش خبر از آن گل زيبا مي‌داد ....

 اينك دوباره من ماندم و اين نام آشنا و غريب ....

 در صحراهاي غربت, تا آدينه‌اي ديگر, به انتظار نشسته‌ام،

 تا شايد به همراه پروانه‌اي, به ديار آشنايت قدم گذارم ....

 مهدي جان ....

 پروانه‌وارم كن كه ديگر تحمل دوريت ندارم ....

 مولاي من مي‌دانم كه لحظه ديدار نزديك است اما ديگر توان ثانيه‌ها را ندارم ....

 مي‌دانم كه چيزي به پايان راه نمانده است اما ديگر توان رفتن ندارم ....

 مي‌دانم كه تا سپيده‌دم وصال، طلوع و غروبي چند, باقي نمانده است، اما ديگر تاب سرخي غروب را ندارم ....

 از اين رنگ رنگ پروانه‌هاي دروغين خسته شده‌ام.......

 از آدينه‌هاي سراب گونه‌ي بي وصال به ستوه آمده‌ام........

 ديگر توان رفتن ندارم.......

زودتر بيا ...

گل نرگس بيا ...

العجل العجل يا مولاي يا صاحب الزمان

 

 

 

 

تولدی دیگر...

 بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشته ‏تان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد...


چقدر خوب بود این شب ها، که زیر سایه کلمات  بلندمرتبه تو، خودمان را تکاندیم! دوباره متولد شدیم ..
چقدر این شب ها راحت تر با تو دل دل کردیم، بغض شکستیم، گونه هایمان سیراب از اشکی شده بود که بهانه تو را داشت..
چه لحظه های آرامی بود شب های رمضان، وقتی فارغ از غم های سنگین دنیا، تو را زمزمه میکردیم.. جوشن  کبیر میخواندیم..
با امید صدایت میزدیم یا ستارالعیوب، یا غفارالذنوب .. و تو به ما لبخند میزدی، اشتباهتمان که یکی یکی که نه/!/ یکجا جدا کردی تا خالص شویم ، تا امیدوار به خودمان شویم ..

چقدر خوب بود این شب ها، که زیر سایه کلمات  بلندمرتبه تو، خودمان را تکاندیم! دوباره متولد شدیم ..
حالا با این دلهای کودکانه که با هر تلنگری میشکند، پشت دیوار بلند انتظار هِی سَرَک میکشیم تا صاحب صبر ببینَدِمان ..
که بگوییم: دوستش داریم ..
که بگوییم: با تو دوست شدیم ..


برداشت از:وبلاگ یادداشتهای گم شده

عید  است و دلم خانه ویرانه ، بیا
این خانه تکاندیم ز بیگانه ، بیا
یک ماه تمام میهمانت بودیم
یک روز به مهمانی این خانه بیا
***قیصر امین پور***


مهمانی هنوز باقیست اگر...

خداوند متعال در حدیثی قدسی می فرمایند:

« أهلُ طاعَتی فی ضِیافَتی، و أهلُ شُکری فی زِیادَتی ، و أهلُ ذِکرِی فی نِعمَتی ، و أهلُ مَعصِیَتی لا اُویِسُهُم مِن رَحمَتی ؛ إن تابُوا فأنا حَبیبُهُم ، و إن دَعَوا فَأنا مُجِیبُهُم» :  فرمانبرداران از من در میهمانى من هستند، و سپاسگزاران از من در فزایندگى من، و یاد کنندگان من در نعمت من، و نافرمانان خود را از رحمتم نومید نمى گردانم. اگر توبه کردند، من دوست آنها هستم و اگر [مرا] خواندند، جواب گویشان هستم.[بحار الأنوار :ج 77،ص42]

 

بر سر بام بیا، گوشه‌ی ابرو بنما

روزه‌گیرانِ جهان منتظر ماه نو اند

 

حرف هایمان در شیرین ترین دیدار

باز هم سلام

بفرمایید این هم

سخنان جناب آقای عظیمی در دیدار رهبری انقلاب(مورخ ششم مرداد ماه سال جاری)

که به نمایندگی از کانون های قرآن و عترت حضور یافتند.

ادامه نوشته

شیرین ترین دیدار

سلام بر دوستان سنایی

به رسم ادب وتکلیف بابت حضورناقابلم  در دیدار دانشجویی با رهبر انقلاب (مورخ ۶ مرداد ماه ۱۳۹۲)

 

بر خود واجب دیدم  ویژه نامه ایی با نام

*شیرین ترین دیدار*

را تقدیم حضورتان نمایم

باشد که مقبول افتد.

 

ادامه نوشته

قدس پاره تن اسلام است

بسم رب المهدی "عجل الله تعالی فرجه الشریف"

 

وقت است بیایی حضرت موعود! مسجد‌الاقصی به عشق شما ایستاده! قبله اول، اذان شما را کم دارد و قدس جان می‌دهد برای نماز ظهر عاشورا. به دل اطفال درون گهواره رحمی کن! که من عاشق تلاقی محرم با فصل خوب ظهورم... بهار و تابستان و پاییز و زمستان، به انتظار گذشت جمله عاشوراها. اینک که عطر سحر می‌دهی، زودتر طلوع کن! جمعگی کن و بیا! برای شما، خون ما راحت‌تر از برگ پاییز می‌ریزد. خیمه برپاست و قدس مهیای آمدن فصل ظهور است. آقاجان! کی گذر خورشید به فصل محرم می‌رسد؟ کی تمام می‌شود این «شام غریبان»؟

به امید روزی که رهبرمان بگوید:

"قدس را خدا آزاد کرد"

 
 
 
در ادامه بخوانید:
درباره نامگذاری جمعه آخر ماه مبارک رمضان به عنوان روز جهانی قدس از زبان امام خمینی"ره"
ادامه نوشته

ز م ی ن ه  سازی

منتظرانش آمدندجمع شدند در خانه...

آن در و آن خانه برای علی(ع) خاطره های خوبی نداشت... منتظران بیست و اند سال  طول کشیده بود بفهمند نیاز به چه کسی دارند ولی باز جای شکرش باقی بود که فهمیده بودند. جلوی خانه جمع شدند آنقدر اجتماع متراکم بود که انگشتان شست پا ها به یکدیگر می سائید...(خطبه شقشقیه)


علی(ع) تمایلی به خلافت ندارد اما مردم خواهانند و این تشکیل حکومت را بر امام واجب می کند...


اما منتظران در این 25 سال فقط نشسته اند و شکم از مال حرام پر کرده اند... زمینه سازی... کسی زمینه ای نساخته آن ها آمده اند تا علی(ع) برایشان دنیایشان را بسازد... مثل بنی اسرائیل و موسی(ع) که خواستند موسی(ع) و خدایش بجنگند و آن ها فقط بنشینند و نظاره کنند...


کاش فقط زمینه سازی نمی کردند بعضی ها هم در این میان زمینه سازی که نکرده اند، هیچ... زمینه های اسلام از زمان پیامبر(ص) تا کنون را هم خوب توانسته اند خراب کنند!... از تزویر و شهوت پرستی و فامیل بازی و ثروت اندوزی، گرفته تا مدل های جعلی حکومت اسلامی...


و علی(ع) امام است حکومت هم تشکیل داده


ولی


تــنــها ست...


و ثمره ی زمینه سازی نکردن می شود فرود آمدن شمشیر منتظران بر فرق امام از شدت عدالتش...

تهدمت والله ارکان الهدی...

"السلام علیک یا امیرالمومنین،یعسوب الدین علی بن ابی طالب علیک آلاف التحیه والثناء"

 

شهادت جانگداز مولای متقیان،امیر مومنان علی بن ابی طالب (علیه السلام)به پیشگاه مقدس قطب عالم امکان حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و محبین حضرتش تسلیت باد.

 

چه باید نوشت در وصف بزرگمردی که جز خدا و رسول و اهل بیتش او را نشناختند...

او که تمام قرآن در قلب شریف اوست,همان نقطه ی تحت باء بسم الله الرحمن الرحیم...علی(علیه السلام)

حق را کدامین محور از علی(ع) استوار ترکه رسول رحمت للعالمین(ص )فرمودند:"علی مع الحق و الحق مع علی"

عروه الوثقی؛ همان رشته ی خوشبختی همان قرب الی الله؛ چیست جز همان نخ شال امیرالمومنین (علیه السلام)؟...

از حبل الله المتین اگر بپرسی و یا  اذن دخول شهر علم نبی بخواه؛جز علی کیست؟...

همان که به هر پلک زدنی خطیئتی از شیعه محو میکند...

فتبارک الله احسن الخالقین...

روح نماز، مولای کرار همان جلوه ای از ذوالجلال والاکرام حق تعالی...

همان یادآور "مرج البحرین یلتقیان"...

صراط مستقیمی که هر روز در نمازاز خدا میخواهیم...مولای علی...

از او چه میتوان نوشت و از اقیانوس حکمت و معرفتش از کدام باب باید گفت که با قدح نتوان آب اقیانوس را کشید!

و جز شرمساری چه میتوان گفت؟!

......

امشب پارچه ای سرخ در جانمازم میگذارم،کنار مهرم که تربت اباعبدالله است...

و تسبیحم که تربت کربلاست...

رنگ سرخش مصحفی در ذهنم میگشاید از فرق آفتابی که در سحر نوزدهمین شهرالله شکافت ...

از سرخی آفتاب غروب عاشورا...

پارچه ی سرخ را گذاشتم تا سجده امیر بی قرین علی بن ابی طالب(ع) را یادم نرود..

هر روز که در نمازم سرخیش چشمانم را پر آب میکند یاد سحر ضربت خوردن بند بندم را از هم میپاشد.. 

میخواهم در هر نمازم یاد باء بسم الله باشم که عالمی در تشریح فضایلش کلاس اول الفبای شناختش را هم نگذرانده اند..

پارچه ی سرخم راه معراج را نشانم میدهد..

و سجده بر آستان حضرت حق ،سجده ی قرب الی الله...

چه زیباییست اینکه علی (ع)  در کعبه بدنیا آمد و چه ظریف و پر معنا اینکه در محراب در حال سجده لبیک معبود ؛نوای فوز و رستگاری سر میدهد.سجده ؛زیباترین حالت بندگی و  بهترین بنده ی خدا را در بهتربن حال بندگی باید شناخت...وسر به مهر بندگی در سجده عاشقی میتوان فهمید علی (ع)کیست...

کعبه ی سنگی از شوق امام ، سینه چاک میکند!و محراب بیتاب ذکر  سجود مولای کرار.. و دل آلوده ی انسان نمایان عُمَری تاب دیدار آیینه را نمی آورند و با هر کیدی برای مولایشان شیطان تلاش میکنند تا آنجا که فرق خورشید میشکافند...

 در مظلومیت علی (ع) از کدام اتفاق باید نوشت ,از ماجرای کوچه یا بی محلی مردم به مولا تا آنجا که پاسخ سلامش رانیز نمیدادند یا ۲۵ سال استخوان در گلو یا...؟!

میدانی کجا مظلومیت علی در اوج نمیایان می شود؟آنجا که سپاه حرامیان یزیدی در برابر حضرت حسین (ع) صف میکشند و در پاسخ به امام حسین (ع) در علت جنگ میگویند:"بغضا لابیک"...یعنی بخاطر بغضی که به پدرت داریم ...

امام نشناسی نمک ناشناسی می آورد که ختم بر امام کشی میشود و امام را برای درد دل به پای چاه میکشاند...تا جاییکه  به روح نماز میگویند مگر علی نماز میخواند!!!

و امروز مظلومیت علی (ع) را حتی در غریبی مردم با نهج البلاغه و در کلام امیر (ع) میتوان دید..

یابن الحسن!

مولای غریب؛شما را  به حرمت حبی که در دل به مولایمان امیرالمومنین داریم...

یا ابانا استغفر لنا انا کنا خاطئین.(سوره یوسف,آیه۹۷ )

پدر مهربان؛ما از گناهانمان پشیمان وتوبه کاریم..برایمان از درگاه رب استغفار طلب فرمایید..

د راین شبهای قدر به ظرف کوچک ما نگاه نکنید که به بزرگی روح بلندتان و دستتان کریمتان که یادآور کریمی مولود این ماه است و به بلندی وجودتان بر ما نظر کنید تا امام شناس شویم که اگر جز این باشد از خسران زدگان خواهیم بود...

 یلریمان فرمایید بفهمیم میشود با امیرالمومنین (ع) در سجود عاشقی به وصال محبوب رسید با نشان سرخ شیعگی..که در حدیث شریف کساء میخوانیم:"اذا والله فزنا و فاز شیعتنا و رب الکعبه"

و یادمان بماند که امام چون کعبه است که مردم باید سراغش روند و الا ...

و یادمان بماند که رمز پیروزی در سجده بر حق است که شیطان از همین امر سرپیچید و...

یابن الحسن شرمنده ی روی ماهت از این همه سال غیبتت که از کوتاهیمان بوده است ...

بیداری میخواهیم به معرفت شما...

الهی بحق مولانا امیرالمومنین عجل لولیک الفرج..

سالگرد تاسیس مسجد جمکران

مسجد مقدس جمكران  


مسجد صاحب الزمان - عجل الله تعالى فرجه الشريف - در 6 كيلومترى شهر مقدس قم واقع شده و همواره پذيراى زائرينى از نقاط مختلف ايران و جهان مى باشد. اين مكان مقدس ، تحت توجهات و عنايات خاصه حضرت بقيه الله قرار دارد و خود آقا از شيعيانشان خواسته اند كه به اين مكان مقدس ‍ روى آورند، زيرا اين مكان مقدس داراى زمين شريفى است و حق تعالى آن را از زمين هاى ديگر برگزيده است . لذا سزاوار است كه زائرين عزيز از بركات اين مكان مقدس ، حداكثر استفاده را ببرند و مراقب باشند كه مسائل فرعى توجهشان را به خود جلب نكند و خود را در برابر حضرت مهدى (ارواحنا فداه ) حاضر ببينند و از انجام اعمالى كه قلب مبارك آن حضرت را آزرده مى سازد خوددارى كنند. متذكر مى گردد كه علماء و شيفتگان آقا استفاده هاى فراوان از اين مسجد مقدس برده اند. سعى كنيد در اين مكان مقدس ، لحظاتى را با آقاى خود خلوت كرده و خالصانه براى ظهور مقدس ‍ حضرتش دعا كنيد. زيرا بهبود همه چيز، تنها در سايه قيام شكوهمند آقا امكان پذير است .
فراموش نكنيم كه حق امام زمان ما غصب شده و آقا در نهايت غريبى زندگى مى كند و حقيقتا دل آقا خون است . آقا شاهد تمام مصيبت هائى است كه بر شيعيانش وارد مى شود. پس ظهور آقا را از درگاه احديت سبحانه و تعالى بخواهيد و چه مكانى بهتر از مسجد شريف جمكران براى دعا كردن جهت ظهور آقا امام زمان عليه السلام .

 

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

 


تاريخچه مسجد صاحب الزمان عليه السلام

 


شيخ حسن بن مثله جمكرانى مى گويد: من شب سه شنبه ، 17 ماه مبارك رمضان سال 393 قمرى در خانه خود خوابيده بودم ناگاه ، جماعتى از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بيدار كردند و گفتند برخيز و طلب امام مهدى عليه السلام را اجابت كن كه تو را مى خواند.
آنها مرا به محلى كه اكنون مسجد (جمكران ) است آوردند. چون نيك نگاه كردم ، تختى ديدم كه فرشى نيكو بر آن تخت گسترده شده و جوانى سى ساله بر آن تخت ، تكيه بر بالش كرده و پيرى هم پيش او نشسته است ، آن پير حضرت خضر عليه السلام بود. پس آن پير مرا بنشاند.
حضرت مهدى عليه السلام مرا به نام خود خواند و فرمود: برو به حسن مسلم ، كه در اين زمين كشاورزى مى كرد، بگو كه اين زمين شريفى است و حق تعالى آن را از زمينهاى ديگر برگزيده است و ديگر نبايد در آن كشاورزى كنند.
حسن بن مثله گفت : يا سيدى و مولاى ، لازم است كه من دليل و نشانه اى داشته باشم و الا مردم حرف مرا قبول نمى كنند، آقا فرمود: تو برو و آن رسالت را انجام بده ، ما خودمان نشانه هائى براى آن قرار مى دهيم و پيش ‍ سيد ابوالحسن برو و به او بگو حسن مسلم را احضار كند و سود چند ساله را كه از زمين بدست آورده است وصول كند و با آن پول مسجد را بنا كند.

  

 

 



معرفی کتاب

تعجیل در ظهورش،

یک کتاب خوب بخوانیم و به دیگران معرفی کنیم...



حکمت های گم شده در تربیت،نوشته دکتر عبدالعظیم کریمی: 
 
 در كتاب‌ "حكمت‌هاي‌ گم‌ شده‌ در تربيت‌" سعي‌ شده‌ است‌ حكمت‌هاي‌ تربيتي‌ ـ با برداشتي‌ آزادـ از متون‌ حكايت‌ها و گفته‌هاي‌ عارفانه‌ و حكيمانه‌ استخراج‌ و با توجه‌ به‌ واقعيت‌ها و معضلات‌ امروز نظام‌ تعليم‌ و تربيت‌ به‌ نمايش‌ گذاشته‌ شود.

 آثار دل‌انگيز و جان‌ افزاي‌ عارفان‌ و سالكان‌ راه‌ كمال‌ از شيخ‌ عطار نيشابوري‌ و مولوي‌ گرفته‌ تا حكمت‌هاي‌ سعدي‌ و خواجه‌ نصير طوسي‌ و امام‌ محمد غزالي‌ و از معارف‌ بهاءالدين‌ ولد گرفته‌  تا شطحيات‌ خواجه‌ عبدالله‌ انصاري‌ و شيخ‌ ابورجاء خمركي‌ به‌ قدر توش‌ و توان‌ گردآوري‌ شده‌ است‌.. .................

مطالعه این کتاب به همه ی دوستانی که دستی بر آتشٍ فعالیت های فرهنگی دارند توصیه می شود


-لازم به ذکر است که تعداد محدودی از این کتاب جهت مطالعه دوستان سنایی موجود می باشد که علاقمندان میتوانند جهت تحویل کتاب با مسئول فرهنگی هماهنگ  و یا ذیل همین پست اعلام  کنند.

- آشنایی بیشتر با نویسنده در ادامه مطلب...

ادامه نوشته

دعوتی از کانون مهدویت تسنیم

أعوذ بالله من الشیطان اللعین الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
و
بذکر ولیّه القائم المهدی (عجّل الله تعالی فرجه)
 
أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ ﴿۲۲۵
آيا نمي‏بيني آنها در هر وادي سر گردانند.

وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ ﴿۲۲۶
و سخناني مي‏گويند كه عمل نمي‏كنند!

إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ ﴿۲۲۷
مگر كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده و خدا را بسيار به ياد آورده و پس از آنكه مورد ستم قرار گرفته‏اند يارى خواسته‏اند و كسانى كه ستم كرده‏اند به زودى خواهند دانست به كدام بازگشتگاه برخواهند گشت
 
 
گروه های مسلح بارها تهدید کرده اند که مرقد حضرت زینب (سلام الله علیها) نوه پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) را در حومه دمشق تخریب خواهند کرد.عاملان همه این حملات به اماکن مقدس در سوریه گروه های مسلح مدعی دفاع از اسلام هستند.

اما روز جمعه وهابیون خبیث به مرقد مطهر حضرت زينب (سلام الله علیها) دو گلوله خمپاره شلیک کردند. در این حمله، «انس الرومانی» مدیر اداری آستان مقدس حضرت زینب (سلام الله علیها) به شهادت رسید و شماری از زائران مجروح شدند. اصابت خمپاره ها خساراتی هم به صحن خارجی حرم وارد کرد.
کانون مهدویت «تسنیم» و دیگر کانون های مهدویت ، این اهانت عظیم به امّ المصائب ، حضرت زینب (س) که دشمنانش ، چشم دیدن نور وجودی حرم شریفش را ندارند و نداشتند ، محکوم کرده و این مصیبت عظمی را به پیشگاه مقدس قطب عالم امکان ، حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) تسلیت عرض می نماید .
 
همچنین به اطلاع کانون های مهدویت می رساند که فردا ، چهارشنبه ۲/۵/۱۳۹۲ مطابق با ۱۵/رمضان المبارک/۱۴۳۴ در سالروز ولادت دومین اختر آسمان امامت و ولایت ، امام حسن مجتبی (ع) ، راس ساعت ۲۳ ، همه با هم دعای فرج (الهی عظم البلاء ...) را زمزمه می کنیم چرا که فرمودند و اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم ...
و السلام علی من اتّبع الهدی
۱۳۹۲/۵/۱
۱۴/رمضان المبارک/۱۴۳۴

آمدی  تا رمضان  در نیمۀ راه  نماند

 

 

مقام: امام دوم

 

 

  تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com  تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

نام :حسن(ع)

لقب :مجتبی

کنیه :ابو محمد

نام :پدر علی (ع)

نام :مادر فاطمه (س)

تاریخ ولادت: ۱۵ رمضان سال سوم هجرت

محل ولادت: مدینه

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com   تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

 

نام امام دوم، حسن است و این نام از طرف پروردگار عالم به ایشان عنایت شده است. از امام سجاد علیه السلام روایت است كه چون حضرت مجتبی علیه السلام به دنیا آمد، جبرییل بر پیامبر اكرم نازل شد و از طرف حق تعالی گفت: چون منزلت امیرالمؤمنین نسبت به تو به منزله هارون نسبت به موسی است و اسم پسر هارون حسن بوده است، پس اسم او را حسن بگذارید.

مشهورترین كنیه آن بزرگوار ابومحمّد، و مشهورترین القاب ایشان مجتبی و سبط اكبر است. آن بزرگوار چهل و هفت سال عمر كردند زیرا ولادت آن بزرگوار شب نیمه رمضان المبارك سال سوم هجرت بود. آن حضرت هفت سال با جدّ بزرگوارش، و بعد از آن سی سال با پدر بزرگوارش زندگی كرد. ایشان ده سال امامت كردند.

امام حسن علیه السلام از هر جهت حسن است. جدّی چون رسول اكرم صلی الله علیه و آله داشت، و پدری چون امیرالمؤمنین، و مادری چون زهرای مرضیه. اگر از همه قوانین مؤثر در تشكیل شخصیت كودك مثل قانون وراثت بگذریم، برداشت فرزند از گفتار و كردار پدر و مادر را نمی‌توانیم انكار كنیم. وقتی جدّی چون رسول اكرم به قدری عبادت كند كه پاهای مبارك او متورم شود و آیه "طه ما انزلنا علیك القرآن لتشقی"(۱) ؛ پیامبر ما بر تو قرآن را نازل نكردیم تا به مشقّت بیفتی" در حق وی نازل گردد، سبطی چون حسن تربیت می‌شود كه بیشتر از بیست بار پیاده به مكه می‌رود و در بعضی از سفرها، پاهای مبارك آن حضرت متورم می‌شود. هنگامی كه پدری چون امیرالمؤمنین علیه السلام در دل شب در وسط میدان سجّاده بیندازد و تكبیرها از او شنیده شود و از ترس و ابهت پروردگار عالم بنالد، پسری چون حسن تربیت می‌شود كه موقع وضو گرفتن بدنش می‌لرزد و وقتی وارد مسجد می‌شود با تضرع می‌گوید: الهی ضیفك ببابك یا محسن قد اتاك المسئ فتجاور عن قبیح عندی بجمیل ما عندك یا كریم؛

«ای خدا مهمان تو در خانه‌ات آمده است، ای نیكوكار، گنهكار به در خانه تو آمده، ای كریم به خوبی خود از زشتی او بگذر.»

وقتی پدری چون امیرالمؤمنین بیست و پنج سال برای مصالح اسلام صبر كند و با دیگران بسازد، و چون كسی كه خاری در چشم او و استخوانی در گلوی او باشد در این جهان زندگی كند، فرزندی چون حسن خواهد داشت كه ده سال برای مصالح اسلام صبر می‌كند و با معاویه مدارا می‌نماید.

مادری چون زهرا دارد كه غذای خود و وابستگان خود را به فقیر می‌دهد، سپس غذا تهیه می‌كند، یتیمی می‌آید و باز غذا را به او می‌دهد و در بار سوم غذا را به اسیر می‌دهد و بالاخره با آب افطار می‌كنند و غذا نمی‌خورند، و آیه مباركه:

و یطعمون الطعام علی حبه مسكینا و یتیما و اسیرا (۱) ؛ « و غذای خود را كه به آن احتیاج داشتند به فقیر و یتیم و اسیر می‌دهند» در حق آنان نازل می‌شود؛ این ایثارگری را فرزندش حسن به ارث خواهد برد.

روزی سائلی خدمت آن بزرگوار آمد و اظهار فقر كرد و برای آن حضرت دو بیت شعر خواند كه مضمون آن چنین است: «چیزی ندارم كه بفروشم و حوایج خود را رفع كنم، و حالم بر گفته‌ام گواه است و فقط آبرویم مانده كه می‌خواستم فروخته نشود. ولی امروز تو را خریدار یافتم، آبرویم را بخر و مرا از فقر نجات ده!»

حضرت به آن كسی كه تهیه مخارج در دستش بود فرمود: «هر چه داری به این مرد بده كه من از او خجالت می‌كشم!» دوازده هزار درهم موجودی را به او داد چنان كه برای مخارج آن روز چیزی نماند، و جواب دو بیت شعر را نیز چنین داد: «تو از ما با عجله چیزی خواستی، آنچه بود دادیم و بسیار كم بود. بگیر و آنچه داشتی ـ آبرو ـ حفظ كن و گویا كه ما را ندیده‌ای و به ما چیزی نفروخته‌ای.»

و مادری دارد چون زهرا كه از شب تا صبح در نماز است و پس از هر نمازی به دیگران دعا می‌كند و هنگامی كه امام حسن علیه السلام می‌پرسد چرا به ما دعا نكردی جواب می‌دهد:

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

یا بُنی؛ الجار ثم الدار؛ پسركم، همسایه ما مقدم است.

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

این مادر مربی پسری چون حسن است.

حضرت مجتبی علیه السلام از نظر نسب سرآمد همه مردم بود، و از نظر حسب و فضایل انسانی، از زبان آن حضرت بشنویم:

موقعی كه امیرالمؤمنین علیه السلام از دنیا رفت حضرت مجتبی علیه السلام بر منبر رفت و فرمود: «ما اهل‌بیت «حزب الله» هستیم كه غالب معرفی شده‌ایم: فانّ حزب الله هم الغالبون. (۳)

ما عترت رسول الله هستیم كه در روایت ثقلین، رسول اكرم ما را در كنار قرآن و مبیّن قرآن و پشتوانه اسلام قرار داده است: انی تارك فیكم الثقلین كتاب الله و عترتی لن یفترقا حتی یردا علی الحوض. ماییم عالم به تأویل و تنزیل قرآن. ماییم كه در قرآن شریف، معصوم و مطهر نام برده شده‌ایم: انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا.(۴) و باید همه از ما اطاعت كنند زیرا در قرآن به آن امر شده‌اند: اطیعوا الله و اطیعواالرسول و اولی الامر منكم. (۵) ماییم كسانی كه در قرآن مودت آنان بر مردم واجب شده است: قل لا اسئلكم علیه اجرا الا المودة فی القربی. (۶) ماییم كسانی كه در قرآن مودت ما حسنه شمرده شده است: و من یقترف حسنة نزد له فیها حسنا. (۷)

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com  

 برخی معجزات حضرت

 

یکی از ویژگی‏های امام، داشتن قدرت اعجاز برای اثبات امامت خویش است. در تعریف اعجاز آمده است: مدعی منصب و مقام الهی - مانند نبوت و امامت - کاری را که بر خلاف نظام طبیعی عالم است، انجام می‏دهد، به طوری که دیگران از انجام دادن آن عاجز باشند و آن کار به منظور اثبات ادعای امامت خویش باشد. (۸)

حدیث حبابه دختر جعفر والبیه گواه مطلب فوق است که می‏گوید: بعد از شهادت علی بن ابی‏طالب علیه‏السلام خدمت امام مجتبی علیه‏السلام رسیدم، در حالی که مردم نیز حضور داشتند، سنگ ریزه‏هایی را که از زمان پدرش جهت اثبات امامت داشتم، در اختیارش گذاشتم. انگشتر خود را بر روی یکی از سنگ‏ها گذاشت، سنگ همانند خمیر و گل متأثر شد و آثار انگشتر بر آن سنگ نقش بست. (۹). حبابه می‏گوید: این اعجاز امام، دلیل دیگری بر امامت وی بود، چرا که رسول خدا صلی الله علیه و آله و علی علیه‏السلام پیش از آن بر این حقیقت تصریح کرده بودند. برای حسن بن علی علیه‏السلام معجزات و کرامات فراوانی نقل شده که به برخی از آنها در ذیل اشاره می گردد:

  تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

خرما دادن نخل خشک

حسین بن عبدالوهاب با سلسله سند خویش از امام صادق علیه‏السلام نقل می‏کند: امام مجتبی علیه‏السلام در یکی از سفرها با مردی از فرزندان زبیر - که معتقد به امامت زبیر بود - همسفر شد. آنان شتری را نیز کرایه کرده بودند. در میان راه به آبگاهی رسیدند و جهت استراحت توقف نمودند و فرشی را برای نشستن امام مجتبی علیه‏السلام در زیر نخل خرمای خشک گستردند و آن مرد زبیری در زیر نخل دیگر پارچه‏ای را انداخت و نشست. وقتی چشم آن مرد زبیری به درخت خرمای خشک افتاد گفت: اگر خرمایی داشت از آن می‏خوردیم. امام مجتبی علیه‏السلام خطاب به او فرمود:

 خرما می‏دهی؟ جواب داد: آری. حضرت دست به سوی آسمان بلند نمود و دعایی کرد، این جا بود که درخت خرما سبز شد و برگ درآورد و خرمای بسیار مطبوعی داد. ساروان چون این صحنه را دید، گفت: این کار، چیزی جز سحر نیست! امام مجتبی علیه‏السلام فرمود: «لیس هذا بسحر، ولیکن دعوة أولاد الأنبیاء مستجابة؛ این کار سحر نیست، بلکه دعای فرزندان پیامبران مستجاب است» در آن حال یکی از آنان از درخت خرما بالا رفت و آنچه خرما میل داشتند چید و همگی خوردند. (۱۰)

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com  

دعای مستجاب

ابواسامه گوید: امام صادق علیه‏السلام فرمود: امام حسن علیه‏السلام در یکی از سفرها که پیاده به خانه‏ی خدا می‏رفت، پاهای مبارکش ورم کرده بود. بعضی از یاران آن حضرت گفتند: اگر بر مرکب سوار شوی، ورم پاهایت بهبود خواهد یافت.

 

فرمود: هرگز راه خانه‏ی معشوق را سواره طی نخواهم کرد. سپس خطاب به آنان فرمود: در ایستگاه و منزل بعدی مردی سیاه چهره از ما پذیرایی خواهد کرد، او روغنی به همراه دارد که به مجرد استفاده از آن، ورم پاهایم درمان خواهد شد. عرض کردند: ای فرزند رسول خدا! در پیش روی ما ایستگاه هست، لیکن کسی در آن زندگی نمی‏کند. حضرت فرمود: چرا، کسی در آن جاست، هرگاه او را دیدید، روغن را بگیرید و پولش را پرداخت کنید.

آنان وقتی به منزلگاه رسیدند، خواسته‏ی خود را با آن شخص مطرح کردند. او پرسید: دوا را، برای چه کسی می‏خواهید؟ در پاسخ گفتند: برای حسن بن علی علیهماالسلام. مرد سیاه چهره به همراه غلامش خدمت حضرت آمد، اظهار ارادت و محبت نمود و گفت: «بأبی أنت و امی انما أنا مولاک؛ پدر و مادرم فدای تو باد! همانا من غلام شما هستم [و هرگز پول این دوا را نمی‏گیرم].» آن گاه گفت: ای فرزند پیامبر! زنم حامله است، هنگامی که از خانه‏ام بیرون می‏آمدم، زنم از درد به خود می‏پیچید. از خداوند بخواه به ما پسری عنایت کند و او از موالیان و دوستداران شما باشد.

امام حسن علیه‏السلام فرمود: «انطلق الی منزلک فان الله - تعالی - قد وهب لک ولدا ذکرا سویا؛ بلند شو و به سوی منزل خود حرکت کن، خداوند پسری نیکو به تو عنایت کرده است.» شیخ کلینی (ره) اضافه می‏کند: «... و هو من شیعتنا(۱۱).؛ آن فرزند از شیعیان ما خواهد بود.» آن مرد وقتی به منزل خود رسید، دعای امام را مستجاب یافت، بی‏درنگ بازگشت و از امام مجتبی علیه‏السلام تشکر فراوان نمود و حضرت نیز آن روغن را به پای خود مالید و در همان لحظه، ورم پاهایش بهبود یافت. (۱۲)

  تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

پی نوشت ها:

۱- طه، آیه ۱ و ۲

۲- انسان ، آیه ۸.

۳- مائده، قسمتی از آیه ۵۶.

۴- احزاب، قسمتی از آیه ۳۳.

۵- نساء، قسمتی از آیه ۵۹.

۶- شوری، قسمتی از آیه ۲۳.

۷- شوری، قسمتی از آیه ۲۳.

۸- سید ابوالقاسم خوئی، البیان فی تفسیر القرآن، ص ۴۳

۹- اصول کافی، ج ۱، ص ۳۴۶، ح ۳، باب ما یفصل به بین دعوی المحق و المبطل فی أمر الأمة؛ اعلام الوری، ص ۲۰۹

۱۰- سید محمد هادی میلانی، قادتنا کیف نعرفهم، ج ۵، ص ۲۳۲؛ مناقب ابن‏شهر آشوب، ج ۴، ص ۹

۱۱- اصول کافی، ج ۱، ص ۴۶۳، ح ۶

۱۲- مناقب ابن‏شهر آشوب، ج ۴، ص ۱۰؛ قادتنا کیف نعرفهم، ج ۵، ص ۲۳۴ - ۲۳۳

 

 

پرسیدند:بی نیازی چیست؟

و

امام حسن(ع) فرمودند:

رضامندی به قسمت هر چند اندک باشد...

تحف العقول ۴۸۵

  

کارنامه ده ساله امام مجتبی علیه السلام در مدینه منوره

و

قرارداد صلح امام حسن(علیه السلام) با معاویه و شرطهاى اساسى آن

در ادامه مطلب

 

ادامه نوشته