
ولادت سید عابدان، پیشوای زاهدان،امام مۆمنان، حضرت امام سجاد علیه السلام فرخنده باد.
از چشمهای آینه، میتوان خواند که امروز، شفافترین مرحله سجاده است و هیچ رنگی، از احساس معطر سجاده زیباتر نیست.
از این پنجرههایی که رو به دقایق معنوی باز میشوند، میتوان خواند که نیایشهایی از جنس بلور، در محراب چکیده شده است و هیچ انبساطی، فراتر از تصاویر جذبههای الهی نیست.
شوقستانی از ذکر «سبحان اللّه» پدید آمده است و دریاها، بوی قنوتِ «ربّنا» میدهند.
برای خط سرخ حسین علیهالسلام ، ادامهای مقدستر از امروز نیست.
پای درس امام سجاد(ع)
نشانی تمام خیرها
كلمه «خیر» به معناى آن چیزى است كه وقتى امر دایر شد بین آن و یك چیز دیگر آدمى باید آن را اختیار كند.[3] در معنای لغوی «خیر» نوشته اند که: خیر برگزیدن چیزی و برتری دادن آن بر دیگری است ؛ بنابراین، دو معنا در این واژه لحاظ شده است: یکی برگزیدن و دیگری برتری دادن.[4] از این رو وقتی در فرهنگ دینی، «خیر» ی طلب و یا بدان تشویق می شود منظور بهترین چیزی است که انسان در مسیر بندگی خدا و رسیدن به سعادت دنیا و آخرت می تواند انتخاب کند. برای مثال برپایی نماز، خیر است زیرا بین برپایی و ترک نماز، آنچه که باعث سعادت انسان است برپایی آن است؛ نه ترک آن.
امام زین العابدین علیه السلام در بیانی گهربار ریشه تمام خیرها را یک کار معرفی کرده و می فرماید:
«الخَیرُ كُلُّهُ صِیانَةُ الإِنسانِ نَفسَه»[5] ؛ تمام خیر در این است که انسان مراقب خودش باشد.
این روایت چون هماهنگ با دو آیه از قرآن کریم است با توجه به معنای همان دو آیه کریمه نیز باید معنا و فهمیده شود. آن دو آیه شریفه یکی آیه 105 سوره مائده است که می فرماید: « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْكُمْ أَنْفُسَكُم ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید مراقب خود باشید.» و دیگری که به نوعی می توان آن را شرحی بر این دانست آیه 6 سوره تحریم است که می فرماید: « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلیكُمْ ناراً ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید خود و خانواده تان را از آتش جهنم حفظ کنید.»
بنابراین منظور از آن صیانتی که در روایت امام سجاد علیه السلام و سوره مائده آمده به معنای حفظ خود از انحراف و ورود در ورطه گناه و معصیت است که البته لازمه این کار قرار گرفتن در مسیر عبادت و بندگی خدا و حرکت مدام در این مسیر است.
پس تمام خیر در این است که انسان به مانند راننده ای که مدام مراقب است تا منحرف نشده و حادثه ای برایش رخ ندهد مراقب خود باشد تا از جاده بندگی منحرف نشده و در قعر جهنم سقوط نکند و با توجه به سوره تحریم این توجه تنها منحصر به خودش هم نباید باشد بلکه این راننده باید متوجه همراهان خود و کسانی که به نحوی نسبت به آنها مسئول است نیز داشته باشد.
آن حضرت در روایت دیگری به یکی از موارد این خیر تمام اشاره می کند که رعایت آن سهم بسزایی در صیانت از نفس دارد و آن مبارزه با طمع نسبت به دارایی دیگران است
«رَأَیتُ الخَیرَ كُلَّهُ قَدِ اجتَمَعَ فی قَطعِ الطَّمَعِ عَمّا فی أیدِی النّاسِ»[6] ؛ همه نیكى را گردآمده در این دیدم كه انسان به آنچه در دست مردم است، چشم طمع نداشته باشد.
واژه طمع به معنای بیش از حد خود خواستن و گرفتن مواهب زندگی از دست دیگران است که امیرالمومنین علیه السلام این کار را سبب حقیر شدن فرد دانسته و می فرماید:
« أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ»[7] ؛ هر کس طمع پیشه کند خود را حقیر ساخته است.
بنابراین یکی از موراد مراقبت از خود به این است نباید کاری کرد که نفس حقیر شود؛ بلکه باید کاری انجام داد که نفس عزیز شود.
اما اینکه روحیه بی نیازی نسبت به دیگران چگونه به دست می آید، خود دستوری دارد که در روایت بعد می آید.
تمام خیر دنیا و آخرت در یک خط
امام سجاد علیه السلام فرمود: مردى به پدرم حسین بن على علیهماالسلام نوشت: «سرورم! مرا از خیر دنیا و آخرت، با خبر کن.»
آن حضرت اینگونه نوشت:
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ
أمّا بَعدُ، فَإِنَّ مَن طَلَبَ رِضَا اللّهِ بِسَخَطِ النّاسِ كَفاهُ اللّهُ امورَ النّاسِ، ومَن طَلَبَ رِضَا النّاسِ بِسَخَطِ اللّهِ وَكَلَهُ اللّهُ إلَى النّاسِ. وَالسَّلام[8]
«به نام خداوند بخشنده مهربان. بدان كه هر كس خشنودى خدا را بر ناخشنودى مردم برگزیند، خدا او را از مردم، بىنیاز مىگرداند و هركه خشنودى مردم را با ناخشنودى خدا بجوید، خداوند، او را به مردم وا مىگذارد. بدرود!»
بهترین مردم
در فرهنگ عمومیِ مردمِ منهای دین ملاکهای گوناگونی برای انتخاب بهترین ها وجود دارد و همین ملاکها، معیار احترام و توجه دیگران به آن بهترین ها می شود. به فرض در جامعه ای که ثروت یا مدرک معیار برتری افراد است کسانی محترم خواهند بود که از ثروت بیشتر و یا مدرک بالاتری برخوردار باشند؛ اما در فرهنگ دینی کسانی بهترند که دیندارترند. امام زین العابدین علیه السلام می فرماید:
«مَن عَمِلَ بِمَا افتَرَضَ اللّهُ عَلَیهِ فَهُوَ مِن خَیرِ النّاس»[9] ؛ هر كس به آنچه خداوند بر او واجب ساخته، عمل كند، از بهترین مردم است.
بر پایه این سخن لازم است تا پیروان قرآن و عترت علیهم السلام، دینداری افراد را مهمترین معیار در تنظیم روابط اجتماعی خود با آنها قرار دهند و در ارتباط خود با دیگران، دید و بازدیدها، نشست و برخاستها، خو گرفتنها و صمیمی شدنها؛ اهل دین بودن را مهمترین معیار بدانند و با کسی بیشتر ارتباط داشته باشند که با خداتر است؛ زیرا چنین کسی بهترین مردم است.
پی نوشت:
1. منابعی مانند کشف الغمة ج2 ص74 و نیز توضیح المقاصد ص20 .
2. بحار الأنوار: 46/ 3.
3. ترجمه المیزان، ج13، ص: 125.
4. هو انتخاب شیء و اصطفاۆه و تفضیله على غیره، ففیه قیدان الانتخاب و الاختیار، و التفضیل. التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، ج3، ص: 159.
5. الإرشاد: 1/ 231.
6. الكافی: 2/ 148.
7. نهج البلاغه: حکمت2.
8. الأمالی للصدوق: ص 268.
9. الكافی: 2/ 81.