ماه مهربانی

   

گر از درم برانی گویم مباد غیرک

ور مجرمم بخوانی گویم کجاست عفوک

غرق گناهم و تو ربی و مهربانی

در آتشم نشانی گویم انا احبک

*فرارسیدن ماه مبارک رمضان ، بهار قرآن ، ماه عبادتهای عاشقانه*

نیایشهای عارفانه و بندگی خالصانه مبارک باد.

از پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله) روایت شده است : ”با تشنگى و گرسنگى با نفسهایتان مبارزه كنید همانا پاداش این كار همانند پاداش مبارزه در راه خداست" و نیز فرمودند: "گرسنگى بكشید و بر بدنهایتان سخت بگیرد شاید دلهایتان خداوند متعال را ببیند." 

در حدیث معراج خداوند پرسید: اى احمد! آیا آثار روزه را مى دانى ؟ پاسخ داد: خیر. خداوند فرمودند: نتیجه روزه كم خورى و كم گویى است . و آن حكمت را به ارمغان مى آورد و حكمت معرفت را در پى دارد و معرفت یقین را. و وقتى كه بنده اى به یقین رسید باكى ندارد كه چگونه روزگار را سپرى كند. در سختى یا آسانى و این مقام خوشنودهاست . و هر كس طبق خوشنودى من رفتار كند، سه خصلت را به او مى دهم : شكرى كه نادانى همراه آن نباشد، یادى كه فراموشى نداشته باشد و دوستی اى كه دوستى من را بر دوستى آفریدگانم ترجیح ندهد. هنگامى كه او من را دوست داشت ، من هم او را دوست خواهم داشت ؛ دوستى او را در دل بندگانم انداخته و چشم قلب او را به عظمت جلالم مى گشایم و علم آفریدگانم را از او پنهان نمى دارم ؛ در تاریكى شب و روشنایى روز با او مناجات مى كنم تا آنجا كه سخن گفتن و همنشینى او با بندگانم قطع شود و كلام خود و فرشتگانم را به گوش او مى رسانم و اسرارى را كه از بندگانم پنهان كرده ام براى او آشكار مى كنم ...؛ عقل او را غرق در شناخت خود كرده و درك او را بالا مى برم ؛ مرگ را بر او آسان مى كنم تا وارد بهشت شود و وقتى كه ملك الموت او را ملاقات كند، به او مى گوید: آفرین بر تو و خوشا به حالت ! خوشا به حالت ! خداوند مشتاق تو است ... خداوند مى گوید: این بهشت من است ، در آن بخرام و خوش ‍ باش و در همسایگیم ساكن شو. روح انسان مى گوید: خدا یا خود را به من شناساندى و با این شناخت از جمیع آفریدگانت بى نیاز شدم . قسم به عزت و جلالت اگر خوشنودى تو در این است كه قطعه قطعه شده یا هفتاد بار به بدترین شكل كشته شوم خوشنودى تو براى من دوست داشتنى تر است ... آنگاه خداى متعال مى فرماید: به عزت و جلالم سوگند، هیچگاه مانعى بین خود و تو قرار نمى دهم ؛ تا هر وقت خواسته باشى بر من وارد شوى ؛ كه با دوستان خود چنین كنم .

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت:

مرحوم آیت الله حاج میرزا جواد ملكى تبریزی(ره)

جایگاه تکبر تو این دنیای بزرگ کجاست ؟؟

شاید برای اینکه یه کم بهتر معنای دنیای بزرگ که چه عرض کنم دنیای بی نهایت رو درک کنیم بهتره یه کم بیشتر با فواصل نجومی آشنا بشیم .فواصل نجومی یکی از چیزهایی که به خوبی جایگاه کوچک ما رو تو دنیا نشون میده.

در ابتدا بهتره با مفهوم سال نوری آشنا بشیم .

سال نوری مسافتی که نور در یک سال با سرعت 300000 کیلومتر در ثانیه طی میکنه .حالا در نظر بگیرید نور با این سرعت چند ساعت  چند روز  چند سال  چند میلیون سال  و میلیاردها سال حرکت کنه .

ازآغاز پیدایش جهان (بیگ بنگ ) نور 6/13 میلیارد سال با این سرعت حرکت کرده و البته این حد چیزیه که ما تا الان فهمیدیم .

حالا در نظر بگیرید تو این عالم بینهایت میلیاردها کهکشان وجود داره و در هر کهکشان میلیاردها ستاره که خورشید یکی از میلیاردها ستاره کهکشان راه شیری و ما یکی از میلیاردها ساکن یکی از سیاره های منظومه ی خورشید  هستیم.

جالبه بدونید تمام میلیاردها کهکشان و ستاره و جرم آسمانی تنها 4٪ از عالم رو تشکیل میدن وبقیه جرم عالم چیزیه که موسوم به ماده و انرژی تاریکه و ماهیتش هنوز مشخص نیست و باز هم جالبه بدونید اینها فقط دنیای ماست محاسبات و تحقیقات نشون میده به موازات دنیای ما میتونه جهان های دیگری با بعد و میل های متفاوت وجود داشته باشه (به تعداد بینهایت) !!!

حالا که متوجه شدید دنیای ما چقدددددددددددر بزرگ و البته پر رمز و رازه میفهمیم که ما چه قدر کوچک و حقیر هستیم و چقدر کوچیکه عمر ما در مقابل عمر عالم (6/13 میلیارد سال) که پلک زدنی هم به حساب نمیاد.

با این وجود آیا بازهم جایی برای تکبر و غرور و من گفتن باقی میمونه ........

و حالا که میدونیم اجزای این جهان بینهایت با نظم کامل در کنار هم قرار گرفتند ودر مدارهای منظم در گردش اند ( ونیز خورشید تابان که بر مدار معین خود دایم بی هیچ اختلاف به گردش است برهان دیگر بر قدرت خدای داناست .سوره ی یاسین آیه ی 38 ) آیا بازهم میتوان به وجود خالق این بی نهایت شک کرد و پیدایش آن را به تصادفات نسبت داد ؟؟؟

هرگاه کمی تکبر به سراغمان آمد بد نیست این اعداد و ارقام را در ذهنمان مرور کنیم تا جایگاهمان یادآوریمان شود . واقعا ما کجای این دنیا هستیم ....

از هر طرف که رفتم جز حیرتم نیفزود            

                                                        زنهار از این بیابان این راه بی نهایت

عیدانه...

بسم الله النور...

...بيگانگى يك عالم سنى با نهج البلاغه چندان عجيب نيست. عجيب اين است كه نهج البلاغه در ديار خودش، درميان شيعيان على(ع) «غريب» و «تنها» است همچنانكه خود على(ع) غريب و تنهاست.

 بديهى است كه اگر محتويات كتابى و يا انديشه‏ها و احساسات و عواطف شخصى با دنياى روحى مردمى سازگار نباشد، اين كتاب و يا آن شخص عملًا تنها و بيگانه مى‏ماند هرچند نامشان با هزاران تجليل و تعظيم برده شود.

 بايد اعتراف كنيم كه با نهج البلاغه بيگانه‏ايم؛ دنياى روحى‏اى كه براى خود ساخته‏ايم دنياى ديگرى است غير از دنياى نهج البلاغه.

استاد شهید مطهری

باری دیگر همزمان با ماه پر برکت ضیافت الهی، کلام قرآن ناطق امیر مومنان علی (علیه السلام ) را به تدبر می نشینیم تا در پایان ماه مبارک رمضان، و عیدانه ای دیگر، گل خوشه هایی از دریای بیکران نهج البلاغه امیر(ع) را به یکدیگر عیدی دهیم...

علاقمندان به دریافت بخش مربوط به خود پست الکترونیکی خود را در قالب نظر خصوصی قرار دهند.

آغاز تدبر از روز شنبه مصادف با اولین روز ماه مبارک رمضان.

با تشکر

مولا جان!برگرد....

بسم رب الشهدا

آجرک الله بقیه الله

"به من خبر رسيده كه يكى از آنان به خانه زن مسلمان و زن غير مسلمانى كه در پناه ‏اسلام جان و مالش محفوظ بوده وارد شده و خلخال و دستبند،گردن بند،و گوشواره ‏هاى آنها را از تن‏شان بيرون آورده است...در حالى كه هيچ وسيله‏ اى براى دفاع جز گريه و التماس كردن نداشته‏ اند،آنهابا غنيمت فراوان برگشته ‏اند بدون اينكه حتى يك نفر از آنها زخمى گردد و يا قطره ‏اى خون‏ از آنها ريخته شود اگر به خاطر اين حادثه مسلمانى از روى تاسف بميرد ملامت نخواهد شد،و از نظر من‏ سزاوار و بجا است!"(نهج البلاغه خطبه 27)

ای اقیانوس ایستاده عدالت ، یا مهدی ...

ای فرزند خلف زهرا و ای علی حاضر و امام زمان...

برخیز و ببین و بشنو صحبت از خلخال یک پیرزن یهودی نیست سخن از تجاوز به پنج هزار زن مسلمان است .

سخن از جنین هایی است که از رحم مادر بیرون کشیده می شوند.

سخن از انسانهایی است که زنده زنده در آتش سوختند ،نه یک نفر و نه ده نفر که بیست هزار نفر...

ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس

برگرد ...

برگرد...

برگرد آقا جان،اینها می گویند بودایی ها صلح طلب هستند.

اینها می گویند باید "دالایی لاما " را الگوی صلح خویش قرار دهید ... همو که بوسه بر دست شیمون پرز زد و در برابر دیوار ندبه شاید چنین روزی را آرزو می کرد...

اینان که در میانمار به خاک و خون کشیده می شوند مسلمانند و حب رسول خدا(ص) در دل دارند.

اینان روزی پنج مرتبه تو را اقامه می کنند هرچند نمی دانند. مولا جان تو را به علی اصغر های بیگناه این امت برگرد..

برگرد ...

اعتراف می کنیم بی تو نمی توانیم  برگرد..

 جهان تشنه عدالت فرزند علی است

مولای آوارگان و مظلومان  تو را نشاید که آه و فغان بیوه زنی را بشنوی و اجابت نکنی ...

تو امام زمانی ، یابن امیرالمومنین برگرد اینها مسلمانند.

سخن از خلخال نیست ، حرف ناموس است.

مولا جان قمه به دستان بودایی به  هیچ کس رحم نمی کنند... برگرد.

مولا جان اینجا اگر سگ یک یهودی را برانند شورای امنیت قطعنامه صادر می کند،

برگرد ... شورای امنیت صدای این ظلم کبیر را نمی شنود، اینها گوش ها شان بدهکار ما نیست.

آقا جان سخن از سرخ پوشان یزیدی نیست حرف سرخ جامگان بودایی است.

آقا جان خانم کلینگتون که به میانمار رفت به یمن قدو مش تا کنون بیست هزار نفر را قربانی کرده اند.هیچ کس هیچ چیز نمی گوید گویی اتفاقی نیافتاده.

مولا جان اینجا هم برای سرهای بریده هدیه می دهند خانم اشتون گفت تمام تحریم های دولت میانمار لغو خواهد شد چرا که اصلاحات را آغاز کرده است.

مولا جان اینجا اصلاحات یعنی مسلمان کشی ...

أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُون

آقا جان سخن از خلخال نیست سخن از خیمه سوزانی دیگر است...سخن از اصحاب اخدود است همانی که اینها هلوکاست می نامند...

سخن از خلخال نیست حرف اشک های روان بر گونه هاست...

آقا جان سخن از خلخال نیست حرف حلقوم های بریده است... اینجا به جای این که سر ها را به نیزه کنند نیزه را در سرها می کنند...

اینجا آب را بر مسلمانان نبستند ، مسلمانان را به آب بستند...

تو را به ریش به خون خضاب شده ، تو را به گونه به خاک کشیده شده ،تو را به پیشانی شکسته برگرد...

برگرد فقط برگرد ... هیچ اتفاق دیگری مرا آرام نخواهد کرد...

به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجت (عج) که صد البته نزدیک است...

علی اکبر رائفی پور

به بهانه سوره علق

يكي از اولين نشانه هايي كه خدا مي خواهد همانند پيامبر قرائت(درك) كنيم،

شناخت طبع وجوديمان است...

اينكه انسان وقتي خود را بي نياز ميبيند، از دستورات خدا نافرماني مي كند. 

كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَى ﴿۶﴾ حقا كه انسان سركشى مىكند )

أَن رَّآهُ اسْتَغْنَی(۷)همين كه خود را بى‏نياز پندارد (۷)

شايد يعني دوست دارد كاملا بي نياز باشيم و بندگيش كنيم، ولي چون ميل به سركشيمان را مي بيند...

كدام يك از ما اين جمله زيبا را با پوست و گوشت و استخوانمان براي هميشه نه براي چند لحظه قبول مي كنيم:

خدايا از من بگير هرآنچه كه تو را از من مي گيرد...

یک سوال!

سلام دوستان!

بی مقدمه میرم سر اصل مطلب....

راستش چند وقته دارم به این فکر میکنم که چی میشه وقتی به ماها میگن توی یه روز و یه ساعت مقرر امتحان داریم؛برای خودمون کلی برنامه ریزی میکنیم و سعی میکنیم تا اونجایی که میشه برنامه های خارج درسی مونو تعطیل کنیم و اکثر وقتمونو برای درس خوندن بذاریم تا در امتحان قبول بشیم اما...

اما وقتی بحث از امتحان ما آدما میشه.... وقتی خبر از یه اتفاق خیلی بزرگ به میان میاد یه اتفاقی که شاید قسم بزرگی از تحققش به قبولی توی همین امتحانایی مربوط میشه که ازمون میگیرن اکثرمون بی تفاوت از کنارش رد میشیم یا شاید به اون صورت جدیش نمیگیریم نه اینکه نخوایم اما انگاری خیلی وقتا نمیشه...

دوستی می گفت چون ما حضرت رو نمی بینیم یه جورایی درک حضورشون هم به مراتب برامون خیلی سختتره...برای همینه که شاید به اون صورت ایشون رو در متن زندگیمون قرار نمیدیم...

نظر تو چیه؟به نظرت حالا که در دوران غیبت به سر میبریم و از نعمت دیدن امام زمان(عج) محرومیم چه جوری و با چه راه حل و راهکار عملی ای میتونیم امام زمانمون رو در تک تک لحظه ها و تک تک کارهامون در نظر بگیریم و به یاد داشته باشیم؟مگه امام صادق(ع) نفرمودند:"هر صبح و شام در انتظار فرج باشید"به نظرت این کار چه جوری محقق میشه؟

....

نمی دونم شاید فکر کنی خیلی دارم کلیشه ای حرف میزنم...نمیدونم شاید....اما ازت خواهش میکنم که به این سوالها پاسخ بدی...کمی فکر کن...فکر کن تا شاید با هم به جوابی به دور از کلیشه برسیم....

 

میلاد با سعادت غنچه نورس حضرت زهرا (س)، ریحانه الحسین(ع)
،حضرت رقیه (س) بر عاشقان مبارک.

داشت آن روز زمین قصه ای از سرمی خواند
قصه ی دیگری از یاس معطر می خواند
رخ مولود چنان با رخ مادر می خواند
که پدر زیر لبی سوره ی کوثر می خواند
خانه غوغا شده ،انگار زمان برگشته
نکند حضرت زهرا(س) به جهان برگشته
زینب(س) آیینه به کف بر لبش این زمزمه است
به خدا خون علی(ع) در رگ این فاطمه(س)است
دختری که نفسش جلوه ی زهرا(س) دارد
پدرش بوسه به دستش بزند جا دارد
فاطمه(س) پر زده اما برکاتش باقی است
راه باز است ببینید صراطش باقی است
هم خدا هست هم این قوم حیاتش باقی است
حال اگر نیست پیمبر(ص) صلواتش باقی است
کار خورشید به ناخواه درخشندگی است
کار هر لحظه ی این طایفه بخشندگی است
تو که بالای سرت نور امامت داری
جزء این طایفه ای دست کرامت داری
محشری گشته به پا باز قیامت داری
چون که بر دوش ابالفضل(ع) اقامت داری
وقت پرواز تو افلاک به هم می ریزد
تا می آیی به زمین خاک به هم می ریزد
آمدی نازترین یاس معطر باشی
در دل خسته ی ما عاطفه پرور باشی
آمدی چند بهاری گل اکبر باشی
نفسی هم شده همبازی اصغر باشی
باز لبخند بزن عشق خریدار تو است
کاشف الکرب اباالفضل شدن کار تو است
تو که در دلبری ازما مثَل بابایی
اسم بابا که می آری غزل بابایی
چشم بد دور چه شیرین بغل بابایی
ساده،شیرین و صمیمی عسل بابایی

رقیه تنها یک کودک خردسال نیست!رقیه تنها دختر دردانه حسین(ع) نیست؛ رقیه، رمزی از رازهای عاشوراست...   
آن هنگام که حسین بن 
علی (ع) مدینه را به مقصد کوفه برای نجات آنها که نامه نوشته بودند و از ظلم یزید شکوه کردند، ترک کرد و عازم کربلا شد می‌دانست که تقدیر چگونه رقم خورده است... جبرییل خبر قیامت عاشورا را بهمحمد امین(ص) داده بود و آدم (ع)بر نام حسین و مظلومیتش گریسته بود... 
مگر می شود که حسین(ع) نداند که قدم در کدام وادی می نهد و سرنوشت خاندانش چگونه می شود؟ 
به او فرمان داده شده بود که با زنان و کودکان به این سفر برو که آنها رسولان و پیامبران نهضت تو خواهند شد... 
زینب (س) قافله سالار این رسولان بود. 
و رقیه(س) نیز پیام آوری برای تمام آنهایی که تاریخ را امروز در غزه تکرار می‌کنند و رقیه‌ها را بی آنکه بدانند به مسلخ عشق می‌برند؛ و چه خیال خامی که رقیه‌ها همیشه بر تارک تاریخ بهترین راویان حماسه و خون‌اند... 
و باید دانست که عاطفه همه عالمیان در کفه ترازوی وجودی رقیه ۳ ساله می شکند چه کرده است رقیه با تاریخ کربلا؟... 
حسین(ع) اسطوره تسلیم و بندگی خداوند است در عاشورا 
زینب(س) اسطوره صبر است 
عباس(ع) نماد شجاعت و وفاداری 
و رقیه...؛ مظهر عاطفه و دلبستگی و بندگی در عین کودکی... 
چگونه است که کودکی با فهم کودکانه اش اینچنین بی امام بودن را تاب نمی آورد و در پی گمشده‌اش جان می‌سپارد؟ 
رقیه در پشت پرده حجاب، رازهای نگشوده کربلا را دیده است 
قلب کوچکش بدون پدر دیگر قادر به تپیدن نیست 
عزاداری و شکوه اش هم در سوگ پدر تاریخ را شرمگین می کند 
بابا... عمه ام را زدند! 
بابا... ما را بر شتر بی جهاز سوار کردند 
بابا... آنها که برایت دعوتنامه فرستادند؛ در کوچه و خیابان بر سر بریده تو هلهله کردند و به ما خندیدند! 
حکایت غریبی است؛ حکایت رقیه با سر بریده پدر که فهم بشری از دریافت آن عاجز است؛ داستان دلدادگی و اطاعت محض از ولی زمان است و... 
تنها ایستادن بر بلند ترین قله های جلال و صبر و حلم، درس کوچکی است که کودکان حسین(ع) به آیندگان آموختند و رقیه کلید رازهای ناگشوده فرهنگ عاشوراست...

شادی

 

آیا فقه با مصادیق شادی مخالف است؟

در پاسخ به این سوال، می توان هم از دیدگاه فقه به عنوان بخشی از تعالیم دین اسلام پاسخ داد و هم می توان از دیدگاهی وسیع تر، این مسئله را در همه اجزای دین، اعم از احکام (فقه) و غیر آن پاسخ داد و از منظر اخیر، می توان به نکات زیر اشاره کرد:

۱. مطلوبیت شادی و شاد کردن در اسلام

در تبیین جایگاه شادی در اسلام، باید گفت که اصل شاد زیستن در اسلام، مورد پذیرش، بلکه تأکید است. امام علی علیه السلام می فرماید: «شادی، انبساط خاطر و نشاط می آورد و غم، گرفتگی خاطر و دل گیری.» (ری شهری، میزان الحکمه، ج ۶، ص ۲۴۴۹)  و نیز فرمودند: «کسی که شادیش کم باشد، آسایش او در مردن است.

امام صادق علیه السلام می فرمایند: «هر که به چهره برادر خود لبخند زند، آن لبخند برای او حسنه ای باشد. (ری شهری، میزان الحکمه، ج ۷، ص ۳۲۲۵)

شادی برای خدا و شاد کردن برای خدا، ارزش دارد؛ چون هدف خلقت و کمال آن در الهی شدن همه چیز است و این امر، در سایه کمال آدمی است و شادی نیز در همین راستا، باید به تعالی برسد

 به همین جهت است که شاد کردن برادر مومن، امری است مستحب و شوخی کردن با دیگران، عملی مجاز به شمار می رود. در تاریخ آمده است که روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و حضرت علی علیه السلام خرما می خوردند. پیامبر صلی الله علیه وآله، هسته های خرما را جلوی حضرت علی علیه السلام می گذاشت؛ پس از مدتی، وقتی هسته های زیادی جلوی حضرت علی علیه السلام جمع شد، پیامبر صلی الله علیه وآله به او فرمودند: یا علی! شما خیلی پرخوری و حضرت علی علیه السلام در پاسخ گفتند: پر خور کسی است که خرما را با هسته اش می خورد.

در روایتی چنین آمده است: «در بهشت خانه ای است به نام خانه شادی و تنها کسی که یتیمان و بچه ها را خوشحال کند، به آن داخل می شود».

اسلام برای فراهم شدن زمینه های شاد زیستن مۆمنان، به ابزارهای آن توجه زیادی کرده است؛ به عنوان مثال، بوی خوش که عامل مهم شادمانی است، از سنت های رسول خدا صلی الله علیه وآله است. امام صادق علیه السلام می فرمایند: رسول خدا صلی الله علیه وآله برای بوی خوش، بیشتر از خوراک خرج می کرد.

همچنین پوشیدن لباس سفید در اسلام مورد تأکید قرار گرفته است؛ چون رنگ روشن، به ویژه سفید، شادی آفرین است و شاید از این جهت است که پوشیدن لباس سفید، به ویژه در حال نماز، سفارش شده است.

توصیه به نظافت، سیر و سفر، شرکت در مجالس شادی، مثل مجالس عروسی و اطعام دادن در هنگام ازدواج و تولد فرزند و بازگشت از حج و تأکید بر صله ارحام و دید و بازدید و دست دادن (مصافحه) با مۆمنان، همه از لوازم و زمینه های یک اجتماع شاد و پر تحرک است و تأکید بر این امور از سوی اسلام، گواه بر اهمیت دادن دین اسلام به مقوله شادی و سرور است.

۲. نگاه متعالی دین به شادی

گرچه از نظر فقهی شادی امری مجاز است، اما با بررسی تعالیم دین اسلام، می توان گفت که دین، نگاهی متعالی به شادی دارد؛ زیرا نگاه دین به شادی، نگاهی هدف مند است و بر اساس آن، شادی برای خدا و شاد کردن برای خدا، ارزش دارد؛ چون هدف خلقت و کمال آن در الهی شدن همه چیز است و این امر، در سایه کمال آدمی است و شادی نیز در همین راستا، باید به تعالی برسد.

انسان برای شادی دنیوی خلق نشده است. از این رو، سرمایه ای که خداوند متعال به آدمی داده، یعنی عمر انسان، نباید به بهانه های مختلف تلف شود. ارسطو گفته است: «انسان، برای خوردن خلق نشده است و انسان، برای خوردن نیست؛ بلکه خوردن، برای انسان است. حال می توان گفت: انسان، برای شادی خلق نشده است؛ بلکه شادی برای انسان است؛ یعنی باید از شادی تا مقداری که برای ما مفید است - مثل رفع خستگی و ایجاد رابطه با دیگران - بهره جست؛ نه این که تمام عمر را در شادی به سر برد.

اسلام برای فراهم شدن زمینه های شاد زیستن مۆمنان، به ابزارهای آن توجه زیادی کرده است؛ به عنوان مثال، بوی خوش که عامل مهم شادمانی است، از سنت های رسول خدا صلی الله علیه وآله است. امام صادق علیه السلام می فرمایند: رسول خدا صلی الله علیه وآله برای بوی خوش، بیشتر از خوراک خرج می کرد

از سوی دیگر، گرچه شادی عملی مجاز است، اما تعالیم اخلاقی دین مقرر می دارند که شادی نباید باعث از بین رفتن وقار و ابهت انسان و یا باعث مردن دل و روح آدمی شود.

امام علی علیه السلام می فرمایند: «وقار خود را در برابر خوشمزگی ها و حکایت های مضحک و یاوه ها و هرزه گویی ها حفظ کنید».(ری شهری، میزان الحکمه، ج ۷ص ۳۲۲۹)

پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: «زنهار از خنده زیاد که دل را می میراند. خنده زیاد، ایمان را محو می کند».( ری شهری، میزان الحکمه، ج ۶ص۳۲۲۷)

از نگاهی دیگر، از نظر اسلام، بهترین شادی، شادی معنوی است. این شادی، اثر دیدن مناظر زیبا و شنیدن لطیفه ها نیست؛ بلکه بر اثر اطاعت پروردگار حاصل می شود.

امام علی علیه السلام می فرمایند: «شادی مومن آن گاه است که پروردگارش را اطاعت کند و اندوهش وقتی است که گناه کند».( غررالحکم، ج ۵، ص ۲۴۴۹)

انسان وقتی به سراغ گناه می رود که در خود میل و رغبت آن را می بیند و از انجام آن لذت می برد. گرچه گناه لذت دارد، اما این لذّت، لذتی حیوانی است و چه بسا لذت هایی که در زمانی کوتاه از بین رفته، اما به دنبال خود نکبت و بدبختی همیشگی به ارمغان آورده است. گناه، گرچه لذت دارد، اما ترک آن نیز برای کسی که آشنای با حیات انسانی و به کمال خود مشتاق باشد، لذت بخش است؛ خصوصاً آن گاه که لذت جویی انسان، با ترک لذت های ممنوع همراه شود که در این صورت، انسان را به لذت هایی پایدار، اصیل، ماندگار و ابدی نائل می سازد. در صورتی که انسان لذت ترک گناه را بچشد و درک کند، دیگر لذت گناه برای او جلوه ای نخواهد داشت.

رمضان نزدیک است...

شاد باشید...

پای درس استاد

پای درس حجت الاسلام ماندگاری 

امام زمان (عج) جز تبدیل زندگی به بندگی از ما چیزی نمی خواهد.امام می گوید که شما آمده اید که در این دنیا زندگی و بندگی کنید، زندگی یعنی استفاده از امکانات و ابزارهای حیات که دو پهلو است.اصلی ترین عنصر تبدیل زندگی به بندگی راهنما است. نعمت ولایت نور است .اگر ما امکانات زیادی داشته باشیم ولی این نور را نداشته باشیم بیشتر به زمین می خوریم .الان دنیا امکانات زیادی دارد ولی چون نور امام زمان (عج) را ندارد مشکلات زیادی دارد .تا امام خودش را در زندگی ما نشان ندهد، زندگی ما تبدیل به بندگی نمی شود. 

امام صامت، قرآن است و امام ناطق هم امام زمان(عج) است . آیا ما قرار گذاشته ایم که با این قرآن و امام، زندگی خودمان را قانونمند بکنیم ؟ به تعبیری زندگی خودمان را محدود کنیم تا از وعده های خدا محروم نشویم ؟ (در این ماههای عزیز)خوب است که ما همه دستورات اسلام را به دل خودمان عرضه بکنیم و ببینیم که چقدر پذیرنده و تشنه ی حکم خدا هستیم، چقدر تسلیم حکم خدا هستیم ، چقدر دوست داریم که در عمل این حکم را انجام بدهیم ،چقدر دوست داریم که این اعمال را ادامه بدهیم. خیلی از مسلمانها در ماه رجب و شعبان و رمضان اعمال را انجام می دهند ولی آنها را ادامه نمی دهند .اگر من نه اهل تسلیم، نه اهل عمل، نه اهل تداوم و نه اهل دفاع از حکم خدا هستم،کجای وجود من منتظر امام زمان(عج) است ؟

بیاییم افکارمان را قانونمند کنیم . همه در مادیات رشد می کنند ولی به همان اندازه در معنویات رشد نمی کنند. علت این است که هنوز فکر ما قانونمند نشده است و فقط ظاهر را می بینیم و باطن را نمی بینیم .اگر ما باطن فکر را نبینیم عملیات فکر ما ناقص می شود. برای تبدیل زندگی به بندگی ، ما اول باید محدودیت و قانونمندی دین و ولایت را در عرصه ی فکرمان بپذیریم . یعنی فقط ظاهر و مادیات را نگاه نکنیم .فکر یک منتظر امام زمان(عج) باید نزدیک به فکر امام زمان(عج) باشد. ما باید فکرمان را به امام نزدیک کنیم .هنوز نگاه ما ظاهری است حتی در جشن امام زمان (عج) که فکر می کنیم جایی که شربت بهتر بدهند یا سکه بدهند خیلی خوب است .ما باید بگوییم : مجلس آنقدر معنوی بود که عطر امام را در آنجا استشمام کردیم. این فکر به امام زمان (عج) نزدیک می شود.این انسان می خواهد بنده بشود و پشت سر قانونمندی اسلام و عترت حرکت بکند.

 قانونمندی فکر،اعتقادات ماست و قانونمندی دل، اخلاقیات ماست و قانونمندی اعضا و جوارح احکام ماست. همه امام زمان (عج) را دوست دارند ولی باید ببینم که چقدر در اعتقادات شان محکم هستند، در حب و بغض شان به امام زمان (عج) نزدیک هستند. 

بیایید دعا کنید.مردم دوست دارند که با افراد دارای شهرت یا ثروت یا مقام ارتباط برقرار کنند . اگر انسان اهل ارتباط است و بدنبال کسی است که از همه بیشتر دارایی دارد آن خداست. دعا ارتباط با داراترین موجود است .این ارتباط باعث هویت ما می شود. شما دعا کنید تا بگویید که با بالاترین موجود هستی صحبت کرده ام. بعضی از دعاها فقط ارتباط است مثل دعاهای اهل بیت . الهی انت مولا یا مولا ... بالاترین افتخار من این است که من بنده ی تو هستم و تو مولای من هستی .پس دعا برای کسب هویت است. دیگر اینکه دعا ارتباط با خدا برای شارژ شدن است .در سوره مزمل داریم که ای پیامبر ،با من حرف بزن و قرآن را بخوان بعد بار سنگین را بردار. دیگراینکه دعا ارتباط با خداست برای تعلیم و تربیت .خدا می فرماید که تو دعا کن ما تو را اجابت می کنیم . دعا یعنی عقد قرارداد با خدا به شرط حرکت تو و برکت خدا .ما حرکت را باید با قانونمندی قرآن و عترت انجام بدهیم .هر حرکتی هدفمند نیست . تعریف حرکت را باید در قرآن و عترت جست. دعا تنبل پروری و جری کردن انسانها برای گناه نیست .در آیه 80 سوره توبه داریم: ای پیامبر ،اگر تو هفتاد بار استغفار بکنی من آنها را نمی بخشم و این سنت الهی است . حالا اگر ما نماز خواندیم ، روزه گرفتیم ، جهاد را انجام دادم و به پدر و مادر خدمت کردیم ولی کارهایمان کامل هم نبود، خدا آنرا تکمیل می کند.

دعا نامه نوشتن به آدرس خداست . ما دوتا اشکال در دعاهای مان داریم : یکی اینکه کاغذ سفید به خدا می دهیم و دیگر اینکه آدرس خدا را هم نمی دانیم و آنرا به جای دیگری می فرستیم بعد خدا را محاکمه می کنیم . شما باید مشکلات تان را به خدا بگویید نه بنده ی خدا .

دعا نامه نوشتن است و خدا هیچ نامه ای را بی پاسخ برنمی گرداند. خدا هیچ پاکتی را خالی برنمی گرداند .اگر خدا دعا من را برآورده نکند حتما بهتر از آن را برای من می فرستد. در مناجات ماه شعبان داریم : خدایا من نمی توانم خودم را از معصیت جدا کنم ،تو به من کمک کن.

شاید فرج امام زمان (عج) مشروط به بیرون آمدن ما از گناه باشد .پس در (این ماه) از خدا بخواهیم که ما را پاک کند تا مقدمه ی ظهورآقا باشد.

وضوی صفر و یک ها

می خواستم که وقف تو باشم تمام عمر
دنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت

باز هم روزهای خوب ماه شعبان و خیابان های  آذین بندی شده شهر،برای یک جشن تولد،جشن تولد امام زمان مان، صاحب امورمان، امام پاکی ها…

نشستیم و فکر کردیم که برای تولد عزیزترین کس مان باید چه چیزی کادو بدهیم؟! مثل سالهای قبل دیدیم کادوی خوبی که در حد و اندازه ی او باشد نداریم. اما فکری به ذهن مان رسید تا هم در آستانه ماه مبارک رمضان برای خودمان کاری کرده باشیم و هم حداقل بتوانیم دل ایشان را شاد کنیم. مگر نه اینکه خود حضرت در توقیع به شیخ مفید می نویسند:

«تنها چیزی که ما را از شیعیان مان پوشیده نگه می دارد همانا چیزهای نا خوشایندی است که از ایشان به ما می رسد و از آنان انتظار نمی رود.»

پس باید همت کنیم تا بیش از این فرج آقایمان را با دست خود، به تاخیر نیندازیم.

بزرگی در لابلای وعظ ش نکته جالبی گفت که جرقه انتخاب «کادوی تولد» امسال من به آقا زده شد. می گفت «اگر همین الان امام زمان ظهور کنند و به تو بگویند موبایل ت را به من بده، می دهی؟! از محتویات آن مطمئنی و خیالت راحت است؟ عکسی، موسیقی ای، کلیپی یا هر چیزی که مورد رضایت ایشان نباشد و او را آزرده کند نداری؟!»

01ha

امسال با جمعی از کسانی که با ابزارهای فناوری سر و کار دارند، می خواهیم قراری بگذاریم و یک کادوی تولد متفاوت به آقا هدیه بدهیم. همچنین خود را برای ورود به ماه مبارک رمضان آماده کنیم. طی دو هفته فاصله میلاد آقا تا ماه رمضان، با هم وضوی صفر و یکی بگیریم. مگر نه اینکه وضو برای طهارت و پاک کردن جسم و روح ماست. کادوی امسال ما به آقا هم همین است. چه  می شود بیایید برای رضای او لپ تاپ، موبایل، انواع حافظه ها و ابزارهای دیجیتالی مان را تطهیر کنیم. از دید ایشان، یک دور همه وسایل مان را دقیق چک کنیم و هرچه را فکر می کنیم نمی پسندند، هم به نیت خوشحال کردن ایشان و هم برای طهارت خودمان، حذف کنیم و دور بریزیم.

                                                                                                                          برداشت از سایت از جنس خدا

                                                    

اینجا هوا،هوای دلتنگیست...

با یاد خدا...
 

باز هم مثل همیشه آمدم سراغت

به رسم عادت...!

با یه عالمه کوله بار دل تنگی...

خوب که نگاه می کنم، می بینم  این تویی که دل تنگ مایی عزیز خدا...!!

چقدر از تو دور ماندم ، جقدر از خود دور ماندم ...

کلامم را با چشم دل بخوان که ببینی آن را با آب زلالی از جنس اشک نوشته ام ...

آن را بخوان که حدیثی از فراق تو ست. آن را بخوان وبدان که از خود توان نوشتن نداشتم ...

ای کاش می توانستم بهتر از این ها برای تو بنویسم،

چیزی که پس از آن دیگر نتوان نوشت...

اما همیشه نقصی هست. همیشه چیزی کم است...

همیشه فکر اینکه فردا چه خواهد شد، یاد تو را از ذهن من می راند!

در حالی که بر سر راه همه فرداها ایستاده ای و ما را دلداری می دهی آقای من...

می دانم وقتی کارنامه هامان را به دست می گیری

برای همه ما غصه می خوری...!

دلهایی که به جای آویختن به دستان عطوفت آسمان، آغشته خاکی ترین

لحظه های گلایه و شکوفه اند، تا روزی دیگر بگذرد و

روزی دیگر با اضطراب و شتاب آغاز شود.

چه مشتاق هدر دادن روزهامان شده ایم!

نه دل ها و نه دیده ها را برای تو مطهر کرده ایم...

نه دیوارهای کوچه و خیابانمان را از خط خطی های اشتباهات و گناهان

پاک کرده ایم و نه بر فراز خانه هامان چراغی آویخته ایم که تو در خانه ما در آیی...

و ما چگونه منتظر توایم...وقتی از پس کوچه های تنگ و تاریک زندگی خلاصی نداریم!

اگر بخواهیم، او خواهد آمد......

اللهم عجل لولیک الفرج...

پیامکی از دیار عشق

ای شیعه ما!

از راه راست به چپ منحرف نشوید و مقصد خود را با دوستی ما براساس راهی که روشن است به طرف ما قرار دهید.

حضرت مهدی(عج)،بحارالانوار جلد 53 صفحه 179.

خانم سمیه نجفی:یادم باشد وقتی بیایی٬راز بزرگی را به تو بگویم اینکه در "نبودنت"٬آسمان هیچ وقت آبی نبود...اللهم عجل لولیک الفرج

خانم قلی پور:راز تو جایی میان همین جست و جو ها سوسو میزند...

فعال ظهور:مهدیا!یاریم کن که آخرین نفس را برای تو در این قفس بزنم....

آقای نجفی:حضرت مهدی(عج) فرمودند:به شیعیان ما بگویید که خدا را قسم دهند به حق عمه ام زینب تا فرج مرا نزدیک گرداند.اللهم عجل لولیک الفرج

طلوع کن ای آفتاب مهربانی...

بسم رب المهدی(عج)

ای همیشه مهربان سلام...

سلام بر تو ؛ سلام بر تو که عشق را می شناسی و راه خانه دوست را می دانی. سلام بر سلام های تو ؛ بر گریه های تو در دشت های زرد غیبت. سلام بر تو که وعده خدایی، موعود زمانی، شکوه زمینی و ادامه راه حق...

مهدیا... روز میلادت همه در شور و شعف، شاد و خرسند که تو آمدی و من هنوز با دیده ای اشکبار، نشسته به انتظار که بیایی.

مولای من... چه دشوار است از میان رفتارهای وارونه کاران نادان و تیر زهر آگین زبان بیگانگان، جان دین و ایمان به سلامت بردن.

ای همه آرزوهایم... گرچه دور از تو، غریب و محنت زده و ناراحتم، ولی هرجور تو راحتی... خوش دارم خستگی پیچ در پیچ تحمل را از روح و دلم بزدایی، نیرویم دهی و از مرز گله و شکایت، کنارم داری.

ای سپیده... به صافی و زلالی و پاکی برهه جوانی ات، مراقبت های جوانی ام را دریاب.

 میلاد فرخنده تنها بهانه زندگی و آخرین مصلح آسمانی، حضرت امام مهدی(عج)، مبارک باد.

 

شعر خوانی حاج محمود کریمی از دست ندهید...

ادامه نوشته

شب نور!

امام علي عليه السلام :

در شگفتم از كسي كه چهار شب از سال را به بيهودگي بگذراند :

شب عيد فطر ، شب عيد قربان ، شب نيمه شعبان و اولين شب از ماه رجب.

................................................................

... چقدر زيبا بود زمزمه ي دلنشين كميل كه نوازشگر روحمان شد..

چقدر زيبا بود سعي براي گشودن پنجره اي از جنس نياز رو به آسمان ...

چقدر زيبا بود اظهار عجز و طلب توفيق بندگي...

و چقدر زيباتر اشك هايي از سر دلتنگي..

دلتنگي براي او كه خواهد آمد.

آقا دلمان تنگ است...

العجل يا مولاي يا صاحب الزمان (عج)...

.........................................................................

*تشکر فراوان از همگی... یاحق

امروز تولد آقاست ...

چه چیزی آماده کردی ؟چی میخوای هدیه بدی به آقا ؟

چیه خجالت میکشی اعمالت رو کادو پیچ کنی بفرستی ؟

نگران نباش آقا خیلی بزرگوارن. هدیه ی همه رو قبول میکنن...

تو هم میتونی یه هدیه ی خوب بدی

بهترین هدیه  ................ لبخند نشوندن رو لب آقاست ...

مراسم احیا نیمه شعبان

رسول خدا صلّي الله عليه و آله فرمود: هركس كه شب عيد و شب نيمه شعبان را زنده بدارد قلب او در روزي كه قلبها مي ميرد نخواهد مرد و هيچ‌گاه دل‌مرده نخواهد شد.

(ثواب ‏الأعمال، ص77)

حاجت چشم دلم طلعت زیبای رخت

اینبار ،سحرگاه شده واسطه ی احساسم...

 مراسم پر فیض احیا شب نیمه ی شعبان در روز چهارشنبه۱۴/۴ از ساعت ۲۲:۴۵ تا سپیده دم نیمه شعبان برگزار می شود.

 مکان: مسجد امام حسین (ع) واقع در جوار حرم مطهر امامزاده اسماعیل (ع)،

 سخنران: حجه الاسلام  استاد بصیری

 مداح اهل بیت:کربلایی علی رحیمی

  *لازم به ذکر است حضور در این مراسم برای عموم آزاد می باشد.*

 خدایا به حق این شبى كه ما در آنیم و به حق آن كس كه در آن به دنیا آمده

 و حجتت و موعود آن؛كه همراه كردى به فضیلت این شب فضیلت دیگرى و بدین سبب تمام شد كلمه تو به راستى و عدالت ؛تغییر دهنده‌اى براى كلمات تو نیست و پس زننده‌اى براى آیات تو نیست آن نور درخشانت و آن روشنى فروزانت و آن نشانه نورانى در شب تاریك ظلمانى آن پنهان غایب از انظار كه ولادتش بزرگ و كریم الاصل بود و فرشتگان گواهان اویند و خدا یاور و كمك كار او است در آن هنگام كه وعده‌اش برسد و فرشتگان مددكارش باشند آن شمشیر برنده خدا كه كُند نشود

و نور او كه خاموش نگردد و بردبارى كه كار بى رویه انجام ندهد چرخ روزگار به خاطر او گردش كند

خدایا پس درود فرست بر خاتم ایشان و قائمشان كه در پس پرده است از عوالم آنها

 خدایا ما را به روزگار او و زمان ظهور و قیامش برسان و از جمله یارانش قرارمان ده و خونخواهى ما را به خونخواهى او مقرون گردان و نام ما را در زمره یاران و مخصوصانش ثبت فرما و ما را در دولتش شادكام  و متنعم و به همنشینیش بهره‌مند و به گرفتن حقش پابرجا بدار و از بدی‌ها بر كنارمان كن اى مهربان‌ترین مهربانان.*


پی نوشت:

*دعایی كه شیخ و سیّد نقل كرده‌اند و به منزله زیارت امام زمان صلوات الله و سلامُه عَلَیْهِ است.

ماه تابان آل طه

میلاد سرو آل یاسین ٬شیرمرد صحنه کربلا٬حضرت علی اکبر(ع) و بزرگداشت روز جوان مبارک باد.

روایاتی درباره جوان و جوانی

حضرت محمد صلی الله علیه و آله می فرمایند: محبوبترین خلایق نزد خدای عز و جل جوان نورسته ی خوش سیمایی است که جوانی و زیبایی خود را برای خدا و در راه خدا و در راه طاعت او بگذارد. خداوند رحمان به وجود چنین جوانی بر فرشتگان می نازد و می فرماید: این است بنده ی راستین من

حضرت علی علیه السلام می فرمایند: ای گروه جوانان! آبرو و شرف را با تربیت، و دین خود را با دانش حفظ کنید.۲

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام می فرمایند: جوان مؤمنی که به قرائت قرآن می پردازد، قرآن با گوشت و خونش در می آمیزد

حضرت محمد صلی الله علیه و آله می فرمایند: هیچ جوانی نیست که دنیا و خوشیهای دنیا مظاهر فریبنده ی دنیا را به خاطر خدا رها کند و جوانیش را در راه اطاعت خدا و پیری رساند، مگر این که خداوند پاداش هفتاد و دو صدیق را به او عطا کند

حضرت محمد صلی الله علیه و آله: برتری جوانی که در جوانی خدا را عبادت می کند بر پیری که در بزرگسالی به عبادت می پردازد، مانند برتری پیامبران الهی نسبت به دیگران است.۵

حضرت علی علیه السلام می فرمایند: دل نوجوان همانند زمین آماده و پاکی است که هر بذری در آن بپاشید، همان را قبول خواهد کرد.۶

منابع:

۱- کنز الاعمال، ج 43103.

۲- نهج السعاده، ج7، ص 266.

۳- اصول کافی، ج4، ص 41.

۴- مکارم الاخلاق، ج2، ص 373.

۵- کنز الاعمال، ج 430059.

۶- نهج البلاغه، نامه ی 31.

طرح 1178

مشهورترین دعای ما یا مهدیست                 فرمانده و مقتدای ما یا مهدیست 

              اینجا همگی به نام او می‌گذرند                 اسم شب کوچه‌های ما یا مهدیست

  به مناسبت هزار و صد هفتاد و هشتمین سالروز میلاد یگانه منجی عالم بشریت،حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف...

قرائت ۱۱۷۸ دعای فرج(الهی عظم البلاء...) از خانه دلهای شما


آغاز طرح:از روز یکشنبه ۱۱ تیرماه تا پنج شنبه ۱۵ تیرماه مصادف با نیمه ی شعبان المعظم


دوستانی که مایل به شرکت در این طرح میباشند در قالب یک نظر در همین پست و یا از طریق ارسال پیامک به شماره ۰۹۳۸۰۱۰۰۳۹۶ اعلام آمادگی نمایند. 

پی نوشت:

۱.شرکت در این طرح برای همه محبان امام عصر(عج) آزاد است.

۲.محدودیت زمانی خاصی برای این طرح وجود ندارد.

۳.هر فرد از زمان اعلام آمادگی تا نیمه ی شعبان روزی یک مرتبه دعای شریف را قرائت خواهد کرد.

۴.دوستانی که بوسیله ارسال پیامک اعلام آمادگی کرده اند یکبار تعداد دعا برایشان در نظر گرفته شده ،لذا مجددا به همان منظور نظر نگذارند.

۵.در صورت تمایل به قرائت تعداد بیشتری از دعای فرج اطلاع دهید تا در طرح منظور گردد.

با تشکر

به بهانه سوره مبارکه ناس

بسم رب المهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)

 

وسوسه، آهنگ موزون شیطان و ترانه دوری از خیر ،و راهنمای انحراف از مسیر کمال است!

راه ورود شیطان و وسوسه های کفر آمیزش را با پناه به درگاه باری تعالی ببندیم.

 

فرشته.ب!

پیامکی از دیار عشق...

ای شیعه ما!

خدا با ما است پس نيازمند ديگرى نيستيم و حق با ما است  پس باكى نيست كه كسى از ما روى بگرداند.

حضرت مهدی(عج)، الغيبة ، طوسى ، ص 285

خانم سیفی:پایان شب سیاه سحر می گردد/یک نفر مانده از این قوم که بر میگردد.../اللهم عجل لولیک الفرج

یا این دل شکسته ما را صبور کن/یا لااقل به خاطر زینب ظهور کن/دیگر بتاب از افق مکه ماه من!/این جاده های شب زده را غرق نور کن...

آقای نجفی:ای پور علی مهدی موعود بیا/ای عشق مرا نتیجه و سود بیا/دیر است اگر وعده به فردا افتد/جانم به فدای قدمت زود بیا/اللهم عجل لولیک الفرج

فعال ظهور:مهدیا!غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد/از شما دور شدن زار شدن هم دارد/مشکل از ماست که هر صبح نمیبینیمت/چشم آلوده شدن تار شدن هم دارد...

خانم بایرامی:هر جمعه انتظار که تمدید می شود/آغاز بیعتی ست که تجدید می شود/زیباترین نیایش ناسوتیان،بیا/این عشق با ظهور تو تکمیل می شود/جانی که در تن است همه سرمایه منست/هر لحظه بی ریا به تو تقدیم می شود/علمی که انبیا به ما وعده داده اند/در سایه حضور تو تفهیم می شود/آغاز حاکمیت تو پایان دردهاست/عدل و سخاوتیست که تقسیم می شود/روزی که آفتاب جمالت عیان شود/زیباترین پدیده تقویم می شود(اللهم عجل لولیک الفرج)

بعد نوشت:دوستان عزیز سنایی به اطلاع می رساند پیامک های هر هفته سنایی عصرهای جمعه از طریق سامانه پیام کوتاه برای شما عزیزان ارسال می گردد و متاسفانه ممکنست به دلیل همین ارسال از طریق سامانه گاهی پیامک به دستتان نرسد و ما از این بابت بسیار بسیار شرمنده ایم.

لذا به شما پیشنهاد میگردد درصورت عدم دریافت پیامک با آرامش خاطر فقط به گونه ای مسئول مربوطه را باخبر سازید تا از طریق خط ایرانسل پیامک هفتگی را برایتان ارسال گردد.

با تشکر

پای درس استاد(دولت عاشقی و رسم برادری)

پای درس استاد رحیم پور ازغدی

از مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف هر چه بگوييم، حكايت يك قطره از درياست. ايشان در چشم‌انداز بسيار بلندي هستند و ما از هر زاويه‌اي كه بخواهيم به ايشان بنگريم بايد كلاهمان را از سرمان برداريم تا نيفتد! ايشان روي بام جهان و بر شانه تاريخ ايستاده‌اند؛ درحالي كه ما زيرِ دست و پاي جهان و زير چرخ‌هاي ارابه تاريخ دست وپا مي‌زنيم، نه ما، بلكه همه بشريت.

قيام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف نقطه غليان تاريخ و شوك بزرگ تاريخي است كه عليه ستمگران جهان و براي گشودن راه تنفس بشريت محروم اتفاق مي‌افتد و بر اساس روايت، نه فقط راه تنفس، که ايشان راه تعقل را هم براي بشريت باز مي‌كنند. بخش‌هاي عظيمي از ظرفيت بالقوه تعقل و عقلانيت بشر تا قبل از ظهور ايشان تعطيل است و در روايات رسيده است كه وقتي ايشان بيايند، عقلانيت، تازه فعليت پيدا مي‌كند. يعني بعضي از موتور‌هاي عقل بشر، فعلاً خاموش است و به دست ايشان و در عهد ايشان روشن خواهد شد. ايشان مخالفان عقل و عدل را بر سر جايشان خواهد نشاند و بازار عقلانيت و عدالت را گرم خواهد كرد؛ چرا که اين دو به يكديگر مربوط هستند، نه عقلانيت را مي‌توان جداي از عدل معنا و اجرا كرد و نه عدالت را. به علاوه، ايشان طبق روايات، ريشه كينه را در دنيا خواهد خشكاند و در دوران حاكميت او كينه و كينه‌توزي قاچاق خواهد بود! چون ايشان عوامل كينه‌توزي را ـ كه ظلم و جهل هستند ـ برخواهد انداخت و اساساً جهاد بزرگ ايشان، ضد استكبار بين‌المللي با همين اهداف صورت خواهد گرفت. او رسم برادري و دولت عاشقي را برقرار خواهد كرد.

مسئله مهدويت در بردارنده مضامين نظري و عملي بسيار مهمي است. يكي از مهم‌ترين اين مضامين ـ كه مستقيماً متوجه سرنوشت بشر است ـ طرحي است كه مهدويت براي تاريخ جهاني ريخته است و آن، به يك نوع جهان وطني و عدالت جهاني براي انسان جهاني اشاره داد. يعني ما در كنار همه حماقت‌هايي كه در جامعه بشري اتفاق مي‌افتد، معتقد به اين باشيم كه يك ديناميزمِ با شعوري، در نبض تاريخ، تعبيه شده و او عاقبت همه چيز را جبران خواهد كرد. او تاريخ را غسل خواهد داد و با يك نبرد فراگير جهاني، به اين جنگِ «همه عليه همه» خاتمه خواهد داد. با استقرار دولت عدل جهاني، در دنيا جز شهر و شهروند جهاني چيزي نخواهيم داشت. دعواي نژادها، قوميت‌ها، مليت‌ها و تبعيض‌هاي نژادي به دست او خاتمه خواهد يافت. اسم اين را مي‌توان گذاشت «گلوباليزيشن و جهاني‌شدن مهدوي» که در مقابل گلوباليزيشن سرمايه‌داري طبقاتي است كه امروز در دنيا از آن بحث مي‌كنند. جهاني شدن بر اساس عدالت و معنويت در راه است و ما هر سال و هر قرني كه مي‌گذرد به حكومت جهاني واحد نزديك مي شويم.

جهاني شدن به سبك آمريكا، يعني همه، برده آنها و همه جهان در خدمت غرب و سرمايه‌داري صهيونيستي غرب. در اينجا ديگر پلوراليزم سرشان نمي‌شود. اما جهاني شدن به سبك امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف يعني همه جهان، مساوي در حقوق، عدالت براي همه، معنويت و امنيت و ثروت و قدرت براي همه.

عقيده به امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف، جهان را نمي‌بندد. اعتقاد به امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف يعني آينده باز است و اين وضعيتي كه بر جهان حاكم است، آخر خط نيست، دنيا بن بست نيست؛ و اين، خبر بدي براي مستكبران عالم است. مهدويت يعني نفي استبداد جهاني. مهدويت يعني آخر اين تونل باز است و محرومين جهان در قفس قدرت و ثروت جهاني گير نيفتاده‌اند.

هيچ خبري به اندازه خبري كه در نيمه شعبان به بشر داده مي‌شود مهم نيست.

مبناي انتظار حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در آينده، نه استقراي گذشته‌هاست و نه قانون احتمالات آينده. مسئله از اساس مسئله ديگري است و اين وعده خداوند و پيشگويي همه انبياست نه پيش بيني! يك خبر است كه از آينده داده مي‌شود، انشا و آرزو نيست. خبر از پروژه‌اي است كه قبلاً توسط خداوند طراحي شده و اجرا خواهد شد. امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف از اول، جزو پروژه خداوند بوده است. اگر امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف نيايد، فلسفه خلقت انسان، مشكل پيدا مي‌كند. مهدويت جزئي از اركان خاتميت است. او مي‌آيد تا كار نيمه تمام همه انبيا را تمام كند. برخي گفته‌اند: «چون مهدي عليه السلام تا به حال نيامده است، بعد از اين هم نخواهد آمد» اين چه استدلال منطقي است؟ معلوم مي‌شود كسي كه اين حرف را زده، مي‌خواهد بشريت را مأيوس كند. اينان مي‌خواهند با خدايان ريز و درشتي كه ايجاد كرده‌اند به حكومت خودشان ادامه دهند و به ملت‌هاي عدالت‌خواه بگويند كه بهتر است از آينده مأيوس شويد.

نكته ديگر اينكه چون انتظار امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف يك نوع انتظار مثبت و فعال است، نه منفي و منفعل، بنابراين انتظار امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف هيچ منافاتي با مهندسي اجتماعي و اصلاحي  همراه با تحولات انقلابي راديكال و قهر آميز براي تكامل جامعه و اجراي عدالت نسبي قبل از ظهور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف ندارد. اين عقيده به نجات، به گونه‌اي است كه نه تنها سد راه آزادي ما نمي‌شود، بلكه مشوق ماست. يعني گفته‌اند منتظر مصلح، بايد در حدي كه مي‌تواند صالح باشد، وگرنه منتظر مصلح نيست. مهدويت، نه مسئوليت‌هاي فردي ما را تحت الشعاع قرار مي‌دهد، نه جنايت‌هاي ايدئولوژيكي را كه محصولات بلافصل مدرنيته غرب هستند، توجيه مي‌كند و نه جهان را بر اساس حجم ذهن سوپرمن‌هاي غرب، كوچك مي‌كند. چون جهاني كه در مدينة فاضلة غربي در نظريات امثال «توماس مور» و ديگران تحليل شده، يك جهان جيبي و بسيار كوچك است. اما جهاني كه در دكترين مهدويت ساخته مي‌شود، جهاني وسيع‌تر از جهاني است كه الان داريم. جهان جيبي آنها اين‌قدر كوچك است كه وقتي بخواهي حق يك نفر را بدهي، حق دو نفر پايمال مي‌شود!

مهدويت به ما مي‌گويد ما نه ربات هستيم، نه حشره و اينكه انسان، تي‌پا خوردة ازل تا ابد نيست و خداوند ما را فراموش نكرده است. حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف زنده است. كسي است كه حال ما را مي‌پرسد و سراغ ما و همه مستضعفان جهان را مي‌گيرد و عاقبت، آن لحظه سرنوشت‌ساز مي‌آيد. با ظهور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف انسان‌ها دو دسته مي‌شوند: يك عده سر و كارشان با منطق و زبان امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف است و عده‌اي ديگر، سر و كارشان با شمشير امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف. 

آن دوران، ديگر، دوران موعظه ستمگران نيست. آن روز حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف با رهبران ستمگر جهاني با زبان شمشير سخن مي‌گويد و با مردم، با زبان رحمت و منطق. انقلاب او يك اقيانوس است نه جزيره. يك شوخي بشري نيست، نبرد بزرگ جهاني است. در هر جنگي يك يا دو متجاوز وجود دارد، اما جنگ حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف جنگ با اصل تجاوز است. جنگ او با جنگ‌افروزان جنگ است. انقلاب او با ترديد و دو دلي پيش نخواهد رفت. جنگ حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف فصل الخطاب تاريخ و جنگ بين سياه و سفيد است، نه خاكستري. آن جنگ، جنگ برق‌آسايي است كه تمام قدرت‌هاي جهان را از هم مي‌پاشد و جهان جديد و تازه‌اي را مي‌سازد كه بر اساس حقوق و كرامت شكل مي‌گيرد.

مهدويت، ارتباط با خزائن غيب جهان است. حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف فقط جان جهان نيست، بلكه عقل جهان هم هست. جامعه مهدوي ناكجا آباد نيست، «همه جا آباد» است. هنر حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف تحقق بخشيدن به آرزوهاي قابل تحقق بشري است كه تا به حال تحقق پيدا نكرده. آرمان شهر مهدوي يك ماكت نيست، شهر مرده‌ها و شهر مجسمه‌ها نيست، يك جامعه با آدم‌هاي واقعي است که غرايز بشر را در سايه عدالت و عقلانيت سازماندهي مي‌كند. 

روح مناجات سلام علیک...

ولادت سید عابدان، پیشوای زاهدان،امام مۆمنان، حضرت امام سجاد علیه السلام فرخنده باد.

از چشم‏های آینه، می‏توان خواند که امروز، شفاف‏ترین مرحله سجاده است و هیچ رنگی، از احساس معطر سجاده زیباتر نیست.

از این پنجره‏هایی که رو به دقایق معنوی باز می‏شوند، می‏توان خواند که نیایش‏هایی از جنس بلور، در محراب چکیده شده است و هیچ انبساطی، فراتر از تصاویر جذبه‏های الهی نیست.

شوقستانی از ذکر «سبحان اللّه‏» پدید آمده است و دریاها، بوی قنوتِ «ربّنا» می‏دهند.

برای خط سرخ حسین علیه‏السلام ، ادامه‏ای مقدس‏تر از امروز نیست.

پای درس امام سجاد(ع)

نشانی تمام خیرها

كلمه «خیر» به معناى آن چیزى است كه وقتى امر دایر شد بین آن و یك چیز دیگر آدمى باید آن را اختیار كند.[3] در معنای لغوی «خیر» نوشته اند که: خیر برگزیدن چیزی و برتری دادن آن بر دیگری است ؛ بنابراین، دو معنا در این واژه لحاظ شده است: یکی برگزیدن و دیگری برتری دادن.[4] از این رو وقتی در فرهنگ دینی، «خیر» ی طلب و یا بدان تشویق می شود منظور بهترین چیزی است که انسان در مسیر بندگی خدا و رسیدن به سعادت دنیا و آخرت می تواند انتخاب کند. برای مثال برپایی نماز، خیر است زیرا بین برپایی و ترک نماز، آنچه که باعث سعادت انسان است برپایی آن است؛ نه ترک آن.

امام زین العابدین علیه السلام در بیانی گهربار ریشه تمام خیرها را یک کار معرفی کرده و می فرماید:

«الخَیرُ كُلُّهُ صِیانَةُ الإِنسانِ نَفسَه»[5] ؛ تمام خیر در این است که انسان مراقب خودش باشد.

این روایت چون هماهنگ با دو آیه از قرآن کریم است با توجه به معنای همان دو آیه کریمه نیز باید معنا و فهمیده شود. آن دو آیه شریفه یکی آیه 105 سوره مائده است که می فرماید: « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْكُمْ أَنْفُسَكُم ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید مراقب خود باشید.» و دیگری که به نوعی می توان آن را شرحی بر این دانست آیه 6 سوره تحریم است که می فرماید: « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلیكُمْ ناراً ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید خود و خانواده تان را از آتش جهنم حفظ کنید.»

بنابراین منظور از آن صیانتی که در روایت امام سجاد علیه السلام و سوره مائده آمده به معنای حفظ خود از انحراف و ورود در ورطه گناه و معصیت است که البته لازمه این کار قرار گرفتن در مسیر عبادت و بندگی خدا و حرکت مدام در این مسیر است.

پس تمام خیر در این است که انسان به مانند راننده ای که مدام مراقب است تا منحرف نشده و حادثه ای برایش رخ ندهد مراقب خود باشد تا از جاده بندگی منحرف نشده و در قعر جهنم سقوط نکند و با توجه به سوره تحریم این توجه تنها منحصر به خودش هم نباید باشد بلکه این راننده باید متوجه همراهان خود و کسانی که به نحوی نسبت به آنها مسئول است نیز داشته باشد.

آن حضرت در روایت دیگری به یکی از موارد این خیر تمام اشاره می کند که رعایت آن سهم بسزایی در صیانت از نفس دارد و آن مبارزه با طمع نسبت به دارایی دیگران است

«رَأَیتُ الخَیرَ كُلَّهُ قَدِ اجتَمَعَ فی قَطعِ الطَّمَعِ عَمّا فی أیدِی النّاسِ»[6] ؛ همه نیكى را گردآمده در این دیدم كه انسان به آنچه در دست مردم است، چشم طمع نداشته باشد.

واژه طمع به معنای بیش از حد خود خواستن و گرفتن مواهب زندگی از دست دیگران است که امیرالمومنین علیه السلام این کار را سبب حقیر شدن فرد دانسته و می فرماید:

« أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ»[7] ؛ هر کس طمع پیشه کند خود را حقیر ساخته است.

بنابراین یکی از موراد مراقبت از خود به این است نباید کاری کرد که نفس حقیر شود؛ بلکه باید کاری انجام داد که نفس عزیز شود.

اما اینکه روحیه بی نیازی نسبت به دیگران چگونه به دست می آید، خود دستوری دارد که در روایت بعد می آید.

تمام خیر دنیا و آخرت در یک خط

امام سجاد علیه السلام فرمود: مردى به پدرم حسین بن على علیهماالسلام نوشت: «سرورم! مرا از خیر دنیا و آخرت، با خبر کن.»

آن حضرت اینگونه نوشت:

بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ‏

أمّا بَعدُ، فَإِنَّ مَن طَلَبَ رِضَا اللّهِ بِسَخَطِ النّاسِ كَفاهُ اللّهُ امورَ النّاسِ، ومَن طَلَبَ رِضَا النّاسِ بِسَخَطِ اللّهِ وَكَلَهُ اللّهُ إلَى النّاسِ. وَالسَّلام‏[8]

«به نام خداوند بخشنده مهربان. بدان كه هر كس خشنودى خدا را بر ناخشنودى مردم برگزیند، خدا او را از مردم، بى‏نیاز مى‏گرداند و هركه خشنودى مردم را با ناخشنودى خدا بجوید، خداوند، او را به مردم وا مى‏گذارد. بدرود

بهترین مردم

در فرهنگ عمومیِ مردمِ منهای دین ملاکهای گوناگونی برای انتخاب بهترین ها وجود دارد و همین ملاکها، معیار احترام و توجه دیگران به آن بهترین ها می شود. به فرض در جامعه ای که ثروت یا مدرک معیار برتری افراد است کسانی محترم خواهند بود که از ثروت بیشتر و یا مدرک بالاتری برخوردار باشند؛ اما در فرهنگ دینی کسانی بهترند که دیندارترند. امام زین العابدین علیه السلام می فرماید:

«مَن عَمِلَ بِمَا افتَرَضَ اللّهُ عَلَیهِ فَهُوَ مِن خَیرِ النّاس»‏[9] ؛ هر كس به آنچه خداوند بر او واجب ساخته، عمل كند، از بهترین مردم است.

بر پایه این سخن لازم است تا پیروان قرآن و عترت علیهم السلام، دینداری افراد را مهمترین معیار در تنظیم روابط اجتماعی خود با آنها قرار دهند و در ارتباط خود با دیگران، دید و بازدیدها، نشست و برخاستها، خو گرفتنها و صمیمی شدنها؛ اهل دین بودن را مهمترین معیار بدانند و با کسی بیشتر ارتباط داشته باشند که با خداتر است؛ زیرا چنین کسی بهترین مردم است.

پی نوشت:

1. منابعی مانند کشف الغمة ج2 ص74 و نیز توضیح المقاصد ص20 .

2. بحار الأنوار: 46/ 3.

3. ترجمه المیزان، ج‏13، ص: 125.

4. هو انتخاب شی‏ء و اصطفاۆه و تفضیله على غیره، ففیه قیدان الانتخاب و الاختیار، و التفضیل. التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، ج‏3، ص: 159.

5. الإرشاد: 1/ 231.

6. الكافی: 2/ 148.

7. نهج البلاغه: حکمت2.

8. الأمالی للصدوق: ص 268.

9. الكافی: 2/ 81.

الا یا ایها الساقی، ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول چه شیرین شد مشکلها!

 

الا یا ایها الساقی، ادر کاسا و ناولها

که عشق ... ، این بار می‏خواهد بیافشاند، تمام نور خود را در قدوم سبز عباس.

چه بشارتی!

خبرش کنید؛ علی علیه‏السلام را خبر کنید که به پایان رسید، انتظار. اینک این عباس علیه‏السلام است؛ ماهتاب آسمان ولایت که از پرتو عنایات نبوی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و انعکاس قرابت علوی علیه‏السلام تا همیشه تاریخ در آسمان کربلا می‏درخشد و راهیان سرزمین نور را با تبسّم آسمانی خویش؛ بدرقه می‏کند.

خوشا نسیمی از دیار عنایتش که تشنگی غربت از کام جهان زدوده و غبار غم از دل بشوید! بوالفضایل‏اش خوانند تا سپهسالار فتوّت را به فضیلتی بشناسند که بی‏بدیل و بی‏نظیر است؛ آنجا که تشنه‏کامی شهادت را به زلال عافیت ترجیح می‏دهد تا عظمت فتوت و وفا را به نمایش بگذارد.

تشنگی را به بهای عشق، به جان می‏خرد و سرافرازی خویش را در درس مولا علیه‏السلام می‏آزماید. او فرزند علی علیه‏السلام ست و فرزند خاتون سرافراز مدینه، ام البنین علیهاالسلام .

او وارث شجاعت علی علیه‏السلام ، صداقت زهرا علیهاالسلام و کرامت حسن علیه‏السلام است؛ وارث تمام فضایل. تنها زبان ذوالفقار نیاموخته؛ که عارف تمام دقایق هستی‏بخش عشق است؛ عشقی که عظمت کبریایی او را تا جایی اوج داده که عرش، مقابل فتوت مرامش تعظیم می‏کند و بهشت از تکرار نامش به وجد می‏آید. او مشکل‏گشای تمام گره‏های فرو خورده در کلاف زمان است.

پدر مروت را چه نیازی به توصیف که دریای کرمش را پایانی نیست و اقیانوس اجابتش، مسلمان و غیرمسلمان را شربت شفا نوشانده است.«غیرت»، واژه‏ای است که حرمت خویش را از نام «عباس» گرفته است.

... سال‏ها گذشته است؛ اما هنوز زمزمه‏های فطرت را که آکنده از شعر وفاداری است، می‏شود شنید که تکرار می‏کند: «الا یا ایها الساقی، ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‏ها!»

مبارک باد میلادت، ای آن که از ابتدا، فرات چشم هایت در کنار دشت کربلای پیشانی تو، به تیر عشق حسین(ع) نشسته بود!

ادامه نوشته

............حسین..............

حسین(ع)، یعنی تشنه ترین دریایی که ارادت دل های زخمی را

به ساحل عافیت می رساند...

میلاد خط سرخ عشق، سومین پرچم دار قله امامت و دیانت

آقا اباعبدالله الحسین به پیشگاه یوسف زهرا(س)و عاشقان اباعبدلله الحسین(ع) تبریک و تهنیت باد.

 

به نام خالق حسین(ع)

امشب چه شبی است؟آیا شب ولادت ارباب شب قدر نیست؟شب قدر چه شبی ست؟

می دانم شب نزول قرآن...اما آیا قرآن ناطق حسین و اهل بیت (ع) نیستند...؟

شب نزول برکات از آسمان ،شب فخر زمین بر داشتن حـــــــسین(ع)

شب فخر زمین بر کائنات.

شب فتبارک الله احسن الخالقین...

شب خلقت عشق

و شب بارش باران بر کویر تشنه لب و داغ...شب... 

ارباب!میدانم که لب تشنه سیراب گشتی ...اما وجود پر مهرت سیراب گر قلبهای از عطش عشق سوزان و در غمت حیران است.

از غمت با اشک سیراب و به شربت گوارای روز میلادت سیراب...

ارباب!چونان فردا روزی دستان کریم کوچکت را از گهواره  پرمهرت بیرون می آوری و آسمان را ستاره باران میکنی و دست نوازش بر سر ملکوتیان می کشی ...

مولا جان!

ما زمینیان را نیز از دستان کوچک پرمهرت محروم ننماو گره های بزرگمان به دستان آسمانیت بگشا...

آخر مگر جز اینست که تو پسر امیرالمومنین(ارواحنا فداه) کریم و بخشنده ای هستی که در رکوع نمازش دنیا و کائنات را به تحیر واداشت...؟

مگر جز اینست که مادر بزرگوارت به مصداقی بارز سوره "ضحی" که بر قلب نازنین رسول رحمه للعالمین نازل گشت:"واما السائل فلا تنهر" هیچ فقیری را رد نکرد... 

پس مولای من!

تورا به جان مادرت زهرا(س) به دستان پر لطف خود در کوچه های هدایت وارد نماو بر ما ارزانی دار توفیق زیارت بهشت بارگاهت را...

خداوندا بحق بهترین مخلوقاتت حضرت رسول(ص) و حضرت امیر و فرزندان بزرگوارشان 

ما را آن ده که آن به...  

"اللهم عجل لولیک الفرج" 

ج د ا

*********

باذن الله و باذن رسوله وباذن مولانا اباعبدالله الحسین(ع)

"السلام علیک یا اباعبدالله"...

ادامه نوشته

کاریکاتورهای یک انگلیسی برای حمایت از اسلام و مسلمانان

ترجمه متن داخل کادر:متهم است .. زنده یامرده, احتیاط کنیدبسیارخطرناک است




یک راهبه می تواند سرتاپای خود را بپوشاند تا زندگیش را وقف عبادت کند , درست است ؟
اما چرا وقتی یک زن مسلمان این کار را انجام دهد , مورد ملامت قرارمیگیرد ؟




وقتی زنی در غرب خانه داری کند وبه تربیت کودکانش بپردازد مورد ستایش وتقدیر جامعه قرار گرفته فداکارشمرده میشود اما اگر همین کار را زن مسلمان انجام دهد مورد ملامت قرار می گیرد




حقوق وآزادی هر دختری ایجاب می کند که به دانشگاه برود وهرچه را دلش میخواهد می تواند بپوشد اما دختر با حجاب مسلمان از ورود به دانشگاه منع می شود






اگر کودکی به موضوعی علاقمند باشد باید آن را رشد ونمو داد اما اگر علاقمند به اسلام باشد باشد فایده ای ندارد






اگر شخصی جان خود را بخاطر نجات دیگران به خطر اندازد شجاع ودلیر خوانده می شود وهمه جامعه او را محترم می شمارند اما اگر فلسطینی باشد وسعی کند فرزندش یابرادرش را نجات دهد تا مبادا دستش بشکند یا ازمادرش دفاع کند تاکه مورد تجاوزقرار نگیرد یا از منزلش دفاع کندتاکه ویران نشود به او تروریست می گویند 






اگر یک یهودی شخصی را بکشد هیچ ربطی به دین یهودیت ندارد
اما اگر مسلمانی به جرمی متهم شود اسلام را متهم اصلی می دانیم






هر مشکلی که پیش اید ما انواع راه حل ها را می پذیریم اما اگر اسلام راه حل نشان دهد حتی حاضر نیستیم به آن نگاه کنیم






وقتی کسی ماشین خوبی را به شیوه نادرستی براند کسی ماشین را مقصرنمی داند اما اگر مسلمانی خطا کند یا درست برخورد نکند مردم ما می گویند اسلام مقصر است !!






بدون نیم نگاهی به قوانین وشرع اسلام, مردم ما هرآنچه که رسانه ها می گویند باور دارند , اما سؤال اینجاست که قرآن چه می گوید!







چرا, چون او مسلمان است !







آیا می خواهی این ستم پایان یابد؟
این پیام را برای هر که می شناسی بفرست









من مسلمانم مرا بکش وآن را هزینه های تحمیلی(اضافی) نام نه
دارائیم را غارت کن, به وطنم تجاوز کن , راهبرم را تو تعیین کن ونام آن را دموکراسی بگذار...