بسم رب المهدی

امشب میخواهم بنویسم ؛ از یک خاطره سنایی دیگر , از نیمه شعبان :

راستش از چند هفته پیش در جلسات شورا بحث  نیمه شعبان و مراسم احیایش بود و جلسه آخر هم مفصلا در این رابطه بحث کردیم.

قرار شد دو روز در پاتوق مراسم داشته باشیم و احیاء هم در همان مسجد امام حسین (ع) برگزار شود .

و بعد از آن تقسیم وظایف نیمه شعبان مجازی شد و اختیاری , که هر کس مسوولیتی را به عهده گرفت .

پاتوق را دوستانی که کمتر درگیر امتحانات بودند پنج شنبه به خوبی تزیین و آماده کردند و ما شنبه صبح شروع کردیم به پاتوق گردانی .

موسسه خیریه سه میز در پاتوق داشت و بقیه میزها در اختیار خودمان بود و کارهای فرهنگی زیادی را در پاتوق داشتیم از جمله :

ختم قرآن ,ختم صلوات ,اعمال نیمه شعبان ,کارت شارژ ,بسته های فرهنگی , نامه های محرمانه و ...

والبته پخش موسیقی زیبایی که اگر چه بسیار جذاب و زیبا بود اما در پی پخش آن شاهد اعتراض بعضی دوستان از بابت پخش موسیقی در ساعت امتحانشان هم بودیم  :)

پاتوق به خوبی دو روز اداره شد ؛ و بعد رفتیم به سراغ مسجد و احیا ...

از عصر دیروز بچه ها در دانشگاه بودند ,میوه ها را در نمازخانه بسته بندی کردیم و آنها را شب به مسجد بردیم .

از قبل از ساعت 11 که شروع مراسم بود افرادی در مسجد حضور داشتند و هر چه میگذشت جمعیت بیشتر میشد ...

در ابتدا صدای زیبای تلاوت قرآن آقای کریم منصوری را شنیدیم و بعد از آن مدح خوانی دوستان را و بعد هم خواندن دعا و سخنرانی آقای بصیری که کمی با تاخیر به مراسم رسیدند ...

تمام لحظات مراسم زیبا بود؛ حتی پخش شربتی که بعد از خوردن آن متوجه شدیم ...  :)

و مسابقه ای که جایزه هایش آماده بود اما هر چه فکر کردیم نشد مسابقه ای داشته باشیم ...

در آخر هم سفره سحری پهن شد و پذیرایی از دوستان ...

بعد از سحری مسجد کم کم خالی شد از افراد ...

تمام شب را بیدار مانده بودیم و بگذریم که خیلی هایمان چشمانمان کم کم بسته میشد در نیمه شب اما دوباره چشمانمان را باز میکردیم و تا صبح به همین منوال پیش رفتیم .

مراسم بسیار خوب و عالی برگزار شد و این به علت همکاری و همدلی بچه ها با یکدیگر بود.

به عنوان عضو کوچکی از سنا که در این چند روز شاهد زحمات افراد بسیاری اعم از سنایی و غیر سنایی بودم ؛ بسیار خوشحالم که علی رغم نگرانی های ما مراسم مانند همیشه به خوبی برگزار شد و آقایمان مثل همیشه روسفیدمان کرد ...

امیدوارم این مراسم آنقدر خوب بوده باشد که خود آقا هم دیشب سری به ما زده باشند .

و انشالله که این آخرین سال تولدی بود که بدون حضور صاحب تولد آن را جشن گرفتیم  ...