پیشوای چهارم شیعیان علیه السلام بعد از حضور در حماسه افتخار آفرین و عزت بخش عاشورای حسینی، از لحظه‏ای که در غروب عاشورا با شهادت پدر بزرگوار و سایر عزیزانش مواجه گردید برای ادامه راه آنان، مسئولیت‏سنگینی را به دوش کشید . امامت امت، سرپرستی اطفال و بانوان، رساندن پیام عاشورا به گوش جهانیان، تداوم مبارزه با طاغوت و طاغوتیان و از همه مهمتر پاسداری از اهداف متعالی امام حسین علیه السلام که موجب عزت و افتخار عالم اسلام گردید، از جمله مسئولیتهای آن امام همام به شمار می‏آید .
 امام سجاد علیه السلام که در دوران امامت‏خویش در محدودیت‏شدیدی به سر می‏برد و حاکمان مستبد اموی سایه شوم خود را بر شهرهای اسلامی گسترده بودند و اهل ایمان از ترس مال و جان خود مخفی می‏شدند، با اتخاذ صحیحترین تصمیمها و موضع گیریهای مناسب و بجا و با استفاده از مؤثرترین شیوه‏ها توانست از فرهنگ عاشورا و دست آوردهای ارزشمند آن - که همان عزت و افتخار ابدی برای اسلام و مسلمانان و بلکه برای جهان بشریت‏بود - به صورت شایسته‏ای پاسداری کرده و راه حماسه آفرینان کربلا را تداوم بخشد و یاد و نام و خاطره سالار شهیدان حضرت حسین بن علی علیهما السلام را جاودانه ساخته و بر بلندای تاریخ ابدی نماید . در این فرصت‏با مهمترن فعالیتهای آن یادگار امامت در پاسداری از فرهنگ عزت و افتخار حسینی علیه السلام آشنا می‏شویم: 

خطابه‏های حماسی و تاثیرگذار 

بدون تردید روشنگریهای امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب کبری علیها السلام و برخی دیگر از خاندان حضرت ابا عبدالله علیه السلام بعد از ماجرای غمبار کربلا در تداوم آن نهضت عظیم اسلامی نقشی به سزا داشته است . 
مهمترین دست آورد سخنان آن بزرگوار آگاه نمودن مردم غفلت زده، بیدار کردن وجدانهای خفته، افشای جنایات دشمنان اهل بیت علیهم السلام، نمایاندن چهره حقیقی زمامداران ستمگر اموی و انتشار فضائل و مناقب اهلبیت علیهم السلام و معرفی آن گرامیان به عنوان جانشینان بر حق پیامبر صلی الله علیه و آله بود . امام سجاد علیه السلام در شهر کوفه با مردم ساده، سطحی نگر، تاثیرپذیر و پیمان شکن آن شهر سخن گفته و بعد از شناساندن خویش و افشای جنایات امویان فرمود: «ای مردم! شما را به خدا سوگند می‏دهم، آیا شما برای پدرم نامه ننوشتید و آنگاه بی وفایی نکردید؟ ! آیا با او عهدها و پیمانهای محکم نبستید و سپس با او پیکار کرده و او را به شهادت رساندید؟ ! وای بر شما! چه کار زشتی انجام دادید، شما چگونه به سیمای رسول الله صلی الله علیه و آله نظاره خواهید کرد، هنگامی که به شما بگوید: فرزندان مرا کشتید، احترامم را از میان بردید، پس، از امت من نیستید!» هنوز سخنان امام تمام نشده بود که مردم گریه کنان و ضجه زنان همدیگر را ملامت کرده و به نگون بختی خود، - که خود برگزیده بودند - تاسف خورده و اشک ندامت و پشیمانی می‏ریختند . (1) مهمترین تاثیر این خطابه را می‏توان در سال 65 هجری در قیام توابین به وضوح به نظاره نشست .

شهادت 

حضرت سید الساجدین پس از گذراندن یک عمر پربرکت که در یکی از حساس‏ترین دوره‏های تاریخ اسلام واقع شد از ویژگی‏های مهمی در بین مردم برخوردار شده بود؛ چراکه فضایل و مکارم اخلاقی آن حضرت در هر مجلس و محفلی بیان می‏شد و در یک کلام امام در دل‏ها و عواطف مردم جا گرفته بود. این وضع بر امویان دشوار بود و آنها را می‏رنجاند و از همه کس بیشتر ولیدبن‏عبدالملک کینه امام را در دل داشت. او بارها می‏گفت: «من تا وقتی که علی‏بن‏الحسین در دنیا باشد راحت نیستم». این بود که وقتی زمام سلطنت را به دست گرفت تصمیم گرفت امام را مسموم کند. لذا زهر کشنده‏ای برای کارگزارش در مدینه فرستاد و به او دستور داد تا این زهر را به امام بخوراند و آن نانجیب نیز دستور ولید را عملی کرد. زهر در بدن نازنین امام کارگر شد و بدین وسیله حضرت در سن 57 سالگی در مدینه طیبه به شهادت رسید.

تشییع پیکر امام 

پیکر پاک امام سجاد علیه‏السلام را در شهر مدینه تشییع کردند. در آن شهر از پیکر امام تشییع بی‏نظیری صورت گرفت؛ زیرا توده‏های مردم از مناطق مختلف بر جنازه حضرت حاضر شدند و همگی پریشان و گریان و دل شکسته جنازه مطهر حضرت را بر دوش می‏بردند. مردم در هاله‏ای از اشک با امام وداع می‏کردند. بدن مطهر حضرت سجاد علیه‏السلام را به قبرستان بقیع بردند و در قبری که در کنار قبر عمویش امام حسن مجتبی علیه‏السلام آماده ساخته بودند به خاک سپردند.