مقطع اول دانشگاه انتظار که پذیرش آئین نامه ی امام زمان است، باور است . هرکه باور داشته باشد رشد کرده است . تظاهر و شعار نیست . دوم پرسش است . من وقتی باور داشته باشم که این آئین نامه کامل است . وقتی باور داشته باشم که قانون جامع است . وقتی باور داشته باشم که این دستورالعمل هیچ نقصی ندارد، قبل از اینکه دست به کاری بزنم از دستورالعمل پرسش می کنم . امروز چند درصد از مردم کارهای خود را در زندگی از اسلام می پرسند ؟ همینکه من انگیزه ی پرسش داشته باشم و فکر نکنم که خودم می دانم کافی است . باید باور کنم که نمی دانم و باور کنم که وحی بر من نازل نمی شود . کلاً بلا یعنی امتحان . پس اول باور است . آیا بلا از آن چیزی که برای امام حسین (ع) بود بالاتر است ؟ آیا به امام حسین (ع) فشار آمد ؟ اگر فشار آمد پس چرا ایشان می گوید که خدایا راضی هستم به رضای تو . سختی با فشار متفاوت است . سخت است اما غیر ممکن نیست . پس برای رسیدن به اولین مقطع دانشگاه انتظار باید برای ظهور حضرت آماده شویم . ما برای ظهور حضرت همگی ثبت نام کرده ایم می خواهیم ببینیم ما را قبول می کنند یا خیر. ما باید سه درس را امتحان دهیم : باور ، پرسش و تسلیم . ما تسلیم حکم خدا نیستیم . اگر حکم خدا با دل ما بسازد تسلیم هستیم اگر نسازد نیستیم . پس ما تسلیم دل خود هستیم نه تسلیم حکم خدا . مقطع اول دانشگاه انتظار ما را برای درک ظهور آقا آماده می کند . آقا وقتی ظهور کنند یک مرحله ی بعد جنگ و جهاد است . این هم یک مقطع دیگر دانشگاه انتظار است . یک مقطع بعد حکومت حضرت است . کسانی که به درجات عالی برسند در حکومت حضرت می توانند در کنار ایشان باشند . یک زمانی من یک آئین نامه را می پذیرم برای عمل خودم . اما یک وقتی است که می پذیرم برای عمل جامعه . دوست دارم کل جامعه به این عمل کنند . ولی چون این آئین نامه یک گوهر گرانبهایی است دشمن دارد. می گویند اگر این آئین نامه را خیلی قبول داری آیا حاضر هستی برای آن جان بدهی؟ پذیرش ، رأی است . من به آئین نامه ی امام زمان (س) رأی داده ام . یعنی آن را باور کرده ام ، پرسش هم می کنم و تسلیم هم هستم . این مرحله ی اول است . مرحله ی اول پذیرندگی و مرحله ی دوم رزمندگی است .رزمنده سه ویژگی دارد : یک – آمادگی  دوم – عدم وابستگی . یعنی راحت بتوانم از فرزند ، همسر و مادر خود و گریه ی آنها دل بکنم .فاکتور سوم ایثار و فداکاری است .