استاد شهید درباره این اندیشه ناب مهدوی میفرماید:
این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان كلی نظام طبیعت و سیر تكاملی تاریخ و اطمینان به آینده و طرد عنصر بدبینی نسبت به پایان كار بشر است كه طبق بسیاری از نظریهها و فرضیهها فوق العاده تاریك و ابتر است...(۱)
راسل در كتاب امیدهای نو میگوید: «امروز دیگر غالب دانشمندان امیدشان را از بشریت قطع كرده و معتقدند كه علم به جایی رسیده است كه عن قریب بشر به دست علم نابود خواهد شد» و میگوید: «یكی از این افراد انیشتین است او معتقد است بشر با گوری كه به دست خود كنده است یك گام بیشتر فاصله ندارد!.»(۲)
اما ما مسلمین خوشوقتیم كه بر خلاف این همه بدبینیها كه در دنیای غرب برای بشریت به وجود آمده ما به آینده بشریت خوشبین هستیم. كه یك حكومت عادل جهانی بر مبنای ایمان، خداپرستی و خداشناسی و بر مبنای حكومت قرآن به وجود میآید.(۳)
به راستی آیا این پیشرفت شگفتانگیز صنعت و تكنولوژی توانسته است به تمام خواستههای جسمی، روحی، فردی و اجتماعی بشر پاسخ كافی بدهد و آرامش و سعادت را برای او به ارمغان آورد و او را از ماورای طبیعت و امدادهای غیبی، بینیاز كند؟ ایشان در كتاب امدادهای غیبی به نقد این تفكر میپردازد و مینویسد:
این خیال، خیال باطلی است. خطراتی كه به اصطلاح در عصر علم و دانش برای بشریت است از خطرات عصرهای پیشین بیشتر و عظیمتر است... و این پیشرفت علمی، او را مغرورتر و غرایز حیوانی او را افروختهتر نموده است و به همین جهت خود علم و فنّ، امروز به صورت بزرگترین دشمن بشر در آمده است.(۴)
وضعیت آینده بشریت مسئلهای است كه سالهاست فكر بشر را به طور جدی به خود مشغول كرده است. ظلم فراگیر و بیعدالتی مسابقه تسلیحاتی با تولید روزافزون سلاحهای مرگبار اتمی، هستهای، میكروبی، شیمیایی و ... آینده را در هالهای از ابهام فرو برده و یأس و ناامیدی جامعه جهانی را در بر گرفته است. با این كه نظریههای متفاوت و ناامید كنندهای از طرف نظریه پردازان مطرح میگردد، ولی اسلام از همان ابتدا با قاطعیت تمام، به عنوان وعدهای الهی از آیندهای بسیار روشن و درخشان خبر میدهد كه با تكامل فكری و عقلی بشر، جامعهای كامل و پاك به نام «جامعه مهدوی» در ابعاد جهانی تشكیل خواهد شد. جامعهای كه در آن از ستم و جنگ و ستیز هیچ اثری نخواهد بود و عصر زندگی واقعی بشر در آن زمان رقم میخورد.
مشخصهها و ویژگیهای جامعه مهدوی
این عالم وارسته با بهره گرفتن از آیات و روایات در بحث عدل كلّی در ابتدا به قطعیت آن اشاره میكند و میفرماید:
از قرآن مجید استفاده میشود كه همه پیامبران الهی ـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ كه از طرف خدای متعال مبعوث شدهاند، برای دو هدف اساسی بوده است:
1. برقراری ارتباط صحیح میان بنده و خالق یعنی توحید كه در كلمه «لا اله الا الله» خلاصه میشود.
2. برقراری روابط حسنه و صالحه میان افراد بشر بر اساس عدالت و صلح و صفا و تعاون و احساس و عاطفه و خدمت بنابراین، مسئله برقراری عدالت آن هم با مقیاس بشریت هدف اصلی و عمومی همه انبیا علیهمالسلام بوده است و مسئله عدالت یك آرزو و خیال نیست یك واقعیتی است كه دنیا به سوی آن پیش میرود یعنی سنت الهی است و خدا عدالت را در نهایت امر، بر دنیا حاكم خواهد نمود.
سپس با بهره گرفتن از روایات به ترسیم «جامعه مهدی» میپردازد و مینویسد:
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله میفرماید:(۵) «المهدی یُبعثُ علی اختلافٍ من الناس و الزَّلازل؛ مهدی علیهالسلام در یك شرایطی میآید كه اختلاف در میان بشر شدید و زلزلهها برقرار است» (مقصود زلزلههای ناشی از مواد زیر زمین نیست). اصلاً زمین به دست بشر تكان میخورد و خطر بشریت را تهدید میكند كه زمین نیست و نابود شود. «فیملا الارض قسطا و عدلاً كما ملئت ظلما و جورا؛ بعد از آن كه پیمانه ظلم و جور پر شد دنیا را پر از عدل و داد میكند.»
«یرضی عنه ساكن السماء و ساكن الارض؛ از او هم خدای آسمان راضی است و هم خلق آسمان و مردم روی زمین» بعد فرمود: «یُقَسِّم المال صِحاحا؛ ثروت را به طور عادلانه و بالسویه تقسیم مینماید.» «و یملأ قلوب امة محمد غِنیً ویَسعُهم عدلُه، خداوند متعال دل امت اسلام را مملوّ از غنا میكند» ؛ یعنی خیال نكن غنا و ثروت، تنها همان ثروت مادّی است. دلها غنی میشود فقرها و نیازها و حقارتها و بیچارگیها و كینهها و حسادتها همه از دلها بیرون كشیده میشود.
سپس ایشان وضعیت قبل از ظهور و بعد از ظهور را در بیان حضرت علی علیهالسلام دنبال میكند.
وضعیت قبل از ظهور
امیرالمؤمنین علیهالسلام در نهج البلاغه میفرماید:
«حتی تقوم الحرب بكم علی ساقٍ بادیا نواجذها مملؤةً اخلافُها حُلوا رضاعُها علقما عاقبتُها.»(۶) پیش بینی میكند كه قبل از ظهور حضرت مهدی علیهالسلام آشوب عجیب و جنگهای بسیار مهیب و خطرناكی در دنیا هست میفرماید: جنگ روی پای خودش میایستد، دندانهای خودش را نشان میدهد. مثل یك درندهای كه دندان نشان میدهد، شیر پستان خودش را نشان میدهد؛ یعنی آن ستیزه جویان و آتش افروزان جنگ نگاه میكنند میبینند این پستان جنگ خوب شیر میدهد یعنی به نفعشان كار میكند، اما نمیدانند كه عاقبت این جنگ به ضرر خودشان است. «حلوا رضاعُها؛ دوشیدنش خیلی شیرین است»، اما «علقما عاقبتُها، عاقبتش فوق العاده تلخ است».
«اَلا و فی غدٍ و سیاتی غدٌ بما لاتعرفون؛ بدانید كه فردا آبستن چیزهایی است كه هیچ پیشبینی نمیكنید ولی بدانید هست و فردا با خود خواهد آورد.
وضعیت بعد از ظهور
«یا خذ الوالی من غیرها عمالها علی مساوی اعمالها؛ اول كاری كه آن والی الهی میكند این است كه عُمّال و حُكّام را یكیك میگیرد، اعوان خودش را اصلاح میكند و دنیا اصلاح میشود؛ «و تُخرِج له الارضُ افالیذَ كبدها؛ زمین پارههای جگر خود را بیرون میدهد.»؛ یعنی زمین هر موهبتی كه در خودش دارد از هر معدنی و استعدادی كه شما تصور بكنید را بیرون میدهد. هر چه تا امروز مضایقه نموده بیرون میدهد. «و تُلقی الیه سِلما مقالیدها زمین میآید مثل یك غلام در حالی كه تسلیم است كلیدهای خودش را در اختیار او قرار میدهد»؛ یعنی دیگر سرّی در طبیعت نمیماند مگر این كه به دست او كشف میشود. «فیُریكم كیف عدل السیره؛ آن وقت او به شما نشان خواهد داد كه عدالت واقعی یعنی چه؟» نشان خواهد داد كه این همه كه دم از اعلامیه حقوق بشر و آزادی میزنند همهاش دروغ است. این همه كه دم از صلح میزنند همهاش دروغ و نفاق و جو فروشی و گندم نمایی بود. «یُحیی میّت الكتاب والسنة؛ قوانین كتاب و سنت را كه متروك مانده و به حسب ظاهر مرده و از میان رفته است را زنده خواهد كرد» و نیز فرمود «اذا قام القائم حكم بالعدل»(۷) اصلاً حضرت یك لقبی دارد مخصوص به خود كه از مفهوم قیام گرفته شده است آن كه در جهان قیام میكند «القائم». اصلاً ما حضرت مهدی علیهالسلام را با به قیام و عدالت میشناسیم.
«و ارتفع فی ایامه الجور؛ جور و ظلمی دیگر در كار نیست». «و امنت به السُبُل؛ همه راهها، راههای زمینی دریایی، هوایی امن میشود.» چون منشأ این ناامنیها، ناراحتیها و بیعدالتیها است، وقتی كه عدالت برقرار شود چون فطرت بشر فطرت عدالت است؛ دلیل ندارد كه ناامنی وجود داشته باشد. «و اخرجت الارض بركاتها؛ و زمین تمام بركات خودش را بیرون میآورد.» «ولا یجد الرجل منكم یومئذ موضعا لصدقته و برّه، و هو قوله تعالی و العاقبة للمتقین»؛ آیا میدانید ناراحتی مردم در آن وقت، چیست؟ ناراحتی مردم فقط این است كه اگر بخواهند یك صدقهای بدهند و یك كمكی به كسی بكنند یك نفر (مستحق) پیدا نمیشود یك فقیر روی زمین پیدا نخواهد شد.(۸)
پی نوشت:
۱. مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی علیهالسلام از دیدگاه فلسفه تاریخ، انتشارات صدرا، تیر 1382، چ 25، ص 13 و 14.
۲. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 18، ص 165 (كتاب سیری در سیره ائمه اطهار علیهمالسلام ، بحث عدل كلّی).
۳. همان.
۴. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 3، ص 356. (كتاب امدادهای غیبی در زندگی بشر بحث مهدویت در اسلام).
۵. بحارالانوار، ج 5، ص 81 و 92.
۶. نهجالبلاغه، خطبه 138.
۷. بحارالانوار، ج 52، باب 27، ح 83، ص 338/ ارشاد شیخ مفید، باب 40، فصل 5، ح 7.
۸. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 18، صص 165 ـ 151 (كتاب سیری در سیره ائمه اطهار علیهمالسلام بحث عدل كلّی)؛ نظیر این بحث در مجموعه آثار، ج 3، ص 358 (كتاب امدادهای غیبی بحث آینده بشریت) آمده است.